جشن آذرگان

یک رشته از جشن های باستانی ایران جشن های آتش است که میان اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی نمونه های بسیار دارد. از شمار جشن های مهم آتش در ایران به چهار جشن سده، سوری (چهارشنیه سوری)، شهریورگان و آذرگان (آذرجشن) می توان اشاره کرد. دو جشن نخست، سده و سوری، بیشتر جنبه ملی داشتند و به باورهای همگانی (اعتقادات عمومی) با آمیزه ای از سنت های دینی مربوط می شدند. ولی دو جشن شهریورگان و آذرگان بیشتر جنبه دینی داشتند و امروزه به فراموشی سپرده شده اند.

از آنجا که جشن های باستانی در روزهایی از ماه که با نام آن ماه یکی می شده برگزار می شد؛ روزِ جشن آذرگان نهم آذر یا آذرروز، بوده است. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسناست. در میان اقوام هند و اروپایی، آریایی ها که ایرانیان و هندیان باشند؛ از میان چهار آخشیج (آب، خاک، باد، آتش)،به آتش اهمیت بیشتری می دهند. روز نهم آذرماه جشن ویژه این ایزدست. در آذرجشن یا جشن آذرگان مانند بسیاری جشنهای دیگر ایران باستان مردم در خانه ها و بامها آتش می افروختند ( افروختن آتش در بام را آتش بوم می گفتند) و روز را با نیایش، شادی و شادمانی و تهیه خوراکی های ویژه آفرینگان خوانی جشن می گرفتند. این جشن را در فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، مروج الذهب مسعودی و المدخل کیاکوشیار؛ جشن آذرخُش هم نامیده اند.

ایرانیان روز نهم آذر ماه را مانند نوروز و مهرگان ارج می نهادند و آن را خجسته و فرخ می دانستند. در این روز پس از آراستن و آذین بندی آتشکده ها مراسم ویژه ای برپا می کردند. ستردن مو و چیدن ناخن که از نشانه های پاکیزگیست در این روز نیک شمرده می شد. ایرانیان باور داشتند در این روز رایزنی درباره کارها، نیک است. گفته می شود به مناسبت تغییر فصل در آتشکده ها ضمن برگزاری مراسم نیایش هدایا و نذرهایی پیشکش می شد و چوبهای خوشبو و خوش سوز مانند عود و صندل را بر آتش می نهادند یا تقدیم آتشکده می کردند. آنگاه به مناسبت آغاز سرما هر کس از آتشِ فروزانِ آتشگاه با مراسمی ویژه، اخگری به خانه می برد و آتش زمستانی کاشانه خود را از آن اخگرِ تقدیس شده می افروخت. این آتش تا پایان فصل سرد در خانه فروزان بود و نمی گذاشتند خاموش شود. خاموش شدن این اخگر را بدشگون و نامیمون می دانستند.

دو آذرجشن

در آثار کهن پارسی به دو جشن با یک نام برمی خوریم. دو جشن آذرگان یا دو آذرجشن. یکی از این جشنها که همان آذرروز، یا نهم آذر برگزار می شد و جشنی موسوم به جشن آتش یا آذرجشن که روز نخست شهریورماه برگزار می شده است. سخن در باره این دو جشنِ همنام بسیارست. برخی آنها را یک جشن و برخی دو جشن جدا از هم می دانند. هاشم رضی در کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان می نویسد: “روشن نیست چرا شهریورگان از شمار جشن های آتش به شمار رفته. چه بسا که جشن محلی بوده مربوط به ایالتی از ایران که در گاه شماری، آغاز ماه شهریورشان، مصادف با آغاز زمستان می شده”. ابوریحان بیرونی در باره این جشن می نویسد:

خورشید موبد گفته است که آذرجشن روز اول این ماه بود… و این عید از روزهایی ست که مردم تخارستان آن را معمول می داشتند، و این آتش را برای تغییری که در هوا پیدا شده که اول زمستان است می افروختند، ولی در زمان ما اهل خراسان این عید را در آغاز پاییز می گیرند و این روز، روزمهر است که اول گهنبار پنجم است و آخر آن، روز بهرام می باشد و در این روز خداوند جانوران را آفرید و نام آن مدیا میریم (= مَئذ یائیریَه- میدیارم- در دی ماه- ۱۶ تا۲۰) است.

آثارالباقیه

برخی بر این باورند که شهریورگان که جشن آذرگان نیز نامیده می شود همان جشن آتشی ست که روز نهم آذرماه برگزار می شده است؛ و آنچه ابوریحان درباره این جشن آورده آنست که شهریور به معنی دوستی و آرزوست، شهریور ایزد نگهبان گوهرهای (فلزات) هفتگانه مانند طلا، نقره ودیگر فلزات است. زادویه گفته است : این روز را آذرجشن می گویند و این روز برای آتش هایی که در خانه مردم است عید می باشد و این عید در قدیم آغاز زمستان بود و در این عید آتش های بزرگ در خانه ها می افروختند و خداوند را بیش از پیش ستایش و نیایش می کردند و با شادمانی برای خوردن غذا گرد هم می آمدند و آتش را که می گفتند سرما و خشکی زمستان را می برد، بر می افروختند و باور داشتند گرمای آتش چیزهایی را که برای نباتات زیان آورست از بین می برد.

گردیزی آذرجشن یا شهریورگان را همان آخر تابستان میداند:

این روز، شهریورگان را آذرجشن گویند، زیرا که او اندر آخر ایام تابستان است و اول تغییر هوا بود، و میل کردن آن به سردی، و رغبت مردمان به آتش افروختن پیش خویش.

زین الاخبار

در حالیکه برخلاف ابوریحان و گردیزی گفته می شود هرگاه سال خورشیدی درست و به هنگام خود باشد، آخر تابستان یا چهارم شهریور هوا آنقدر سرد نیست که میل به افروختن آتش در مردم پیدا شود. بلکه این میل در اواخر پاییز که همان جشن آذرگانست، پیدا می شود. اینکه گفته می شود “هرگاه سال خورشیدی درست و به هنگام خود باشد” به این معنی ست که گاهی به خاطر حساب نکردن کبیسه فصل ها جا به جا می شدند. بنابراین هرگاه تقویم درست بود و کبیسه محاسبه می شد، آذرجشن در جای خود، یعنی نهم ماه آذر یا اول دی ماه برگزار می شد. آنچه بیرونی و زادویه آوره اند که آذرجشن اول یا چهارم شهریور این جشن برپا می شده، هنگامی بوده که به خاطر محاسبه نکردن کبیسه، نوروز و اعتدال ربیعی (یعنی آغاز بهار و قرار گرفتن خورشید در برج حَمَل) در سال جا به جا می شده و آغاز بهار یا بهارجشن (وهارجشن) همزمان با اول آذر می شده است. سرانجام آنچه از متون بر می آید اینست که باید دو آذرجشن را بپذیریم.

آذرجشن، جشن تولد داراب

در برهان قاطع زیر واژه شهریور آمده است: “…در این روز مغان جشن کنند و عید سازند بنابر قاعده کلی که نزد ایشان معتبراست؛ چون نام روز با نام ماه موافق آید عید باید کرد و دیگر به سبب آن که در این روز تولد داراب واقع شده بود، جشن سازند و عید کنند”. گفتنی ست فقط در این کتاب انگیزه جشن آذر به تولد داراب پیوند خورده است. گفته می شود در روزگارن بسیار کهن ایرانیان رسم داشتند که جشن تولد برگزار می کردند. برای رئیس خانواده، کدبانو، پسران و دختران خانواده، امیران و امیرزادگان و … و در همه طبقات این جشن مرسوم بود. این جشن برای این برپا می شد که زادروز دقیق هرکس و سن او مشخص باشد. هرودوت درکتاب تاریخ خود این باره می نویسد: پارس ها عادت دارند روز تولد خود را جشن بگیرند. در آن روز آنها مجالس میهمانی برگزار و جشن و شادی می کنند. این را رسمی می دانند که باید برگزار شود. در آن روز حق خود می دانند که جامه های نو پوشند و خوراک های خوب و گوناگون تهیه کنند، طوری که با دیگر روزها متفاوت باشد. اعیان و ثروتمندان گاو، شتر، اسب، یا خری را کشته و پس از پاک کردن آن را با تشریفاتی درسته در تنور می پزند وکباب می کنند. اشخاص فقیر ولی به کشتن حیوانات کوچکتر قناعت می کنند. اما این جشن یادبود همگانی ست.

فرزانه کاوه، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، فارغ التحصیل سال 1370 هستم. افتخار شاگردی استادان بنام این رشته از شمار نوشین روانان سادات ناصری، محمود عبادیان، دانش پژوه و نیز جناب دکتر سعید حمیدیان و دکتر جلال الدین کزازی را دارم. در پی مطالعات پرشمار در زمینه ادبیات حماسی و اسطوره در روزهای پایانی سال 1398 تصمیم به راه اندازی وبسایت سپندارمذ گرفتم. در این وبسایت به بیان و تحلیل داستانهای حماسی و اسطوره ای از ایران و دیگر فرهنگها، شناخت اسطوره و نمادهای اساطیری، تاریخ و اسطوره می پردازم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.