تحلیل انوماالیش یا حماسه آفرینش

تحلیل انوما الیش

تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش را از دو کتاب ارزشمند اسطوره آفرینش بابلی و فرهنگ اساطیر آشور و بابل می آورم. در آغاز اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که انوما الیش کهن ترین اسطوره ی آفرینش و از آن مردمان بابلست.

انوما الیش یا حماسه آفرینش چگونگی آغاز آفرینش را براساس اساطیر بابلی روایت می کند. در این اساطیر پیدایش جهان هستی با آفرینش خدایان از دو خدای نخست، یعنی آب شور و تلخ و آب شیرین آغاز می شود. آب شورو تلخ تیامت مادر و آب شیرین اَپسو پدر است. اینها نخستین زوج هستند که از آنها خدایان زاده می شوند. میان خدایان هیاهو برپا می شود آنقدر که پدر و مادر به تنگ می آیند. اپسو می خواهد این هیاهو بنشیند و به آرامش پیشین بازگردند. میان دو خدای نخستین درگیری می افتد.

تیامت و اَپسو

خدای مادر طرف فرزندانش را می گیرد و با کمک پسرش ائا، اپسو را می کشد. اما پس از مدتی از کشتن اپسو پشیمان می شود و هیولاهایی برای نبرد با خدایان می آفریند. او به نبرد با خدایان می رود و به دست مردوک کشته می شود. مردوک او را به دو نیم می کند. از نیمی آسمان و از نیمی زمین را می آفریند. سپس روز و برج و سال را می آفریند. پس از آن ماه، خورشید و نیز دجله و فرات و کوهها را می آفریند. آنگاه بابل را می سازد و آن را جایگاه مقدس خدایان می کند.

مردوک تصمیم می گیرد انسان را بیافریند. برای همین یکی از خدایان به نام کینگو که تیامت تعیین سرنوشت را به او سپرده بود، را می کشد. مردوک از پیکر کینگو انسان را می آفریند. در اساطیر اَکَدی نیز آفرینش انسان از خدای مرده را داریم. در اسطوره اَترهَسیس انسان از ایزدی مرده به نام وی ایلا یا هسی سو آفریده می شود.

اما در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش نخست برخی واژگان را معنا می کنیم.

انوما الیش یعنی چه؟

در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش نخستین واژه ای که باید معنی شود انوما الیش است. انوما یعنی وقتیکه، هنگامیکه. الیش یا علیش از دو بخش اِل یا عِلو و پسوند ایش است. ال یا علو با علی هم معنی ست. الیش به معنی بالاست. پس انوما الیش به معنی اینست: هنگامیکه بالا.

در متن انوما الیش در بند دوم کلمه ای مشابه با انوما الیش داریم. این کلمه شَپلیش است. شَپ به معنی زیر و ایش پسوند است. انوما الیش و شپلیش یکه جفت معنایی متضاد هستند که اولی به آسمان و دومی به زمین اشاره می کنند. برخی می گویند اولی منظور زمین و دومی جهان مردگان و زیرزمین است. بنابر این نظر، شپلیش قلمرو مردگانست.

دکتر شروین وکیلی در کتاب اسطوره آفرینش بابلی با توضیح این عبارات می گوید: ” این دو کلمه را در ترکیب با هم نیز می بینیم که «همه جا» معنی می دهد. در متن پس از شپلیش، واژه ی عَمَتوم آمده است.عمتوم در زبان بابلی واژه ای نادر و ادبی به معنای زمین است. او می گوید از آنجا که در متن زمین بودنِ بخش زیرین اشاره شده می توان علیش را آسمان دانست. همچنین می گوید در زبان اکدی واژه ی شَمو به معنی آسمان را داریم که با همان سماء عربی خویشاوندست.

آنچه در آغاز منظومه انوما الیش جالب توجه است یکی اینست که قیدهای زمان و مکان پرشمارست. که میتوان آنها را یک جفت معنایی متضاد دانست. دیگر جفت معنایی متضاد بالا و پایین است. جفت های متضاد در جاهای دیگر این منظومه هم خود نمایی می کنند.

اپسو یعنی چه؟

اپسو

یکی از واژه ها یا شخصیتهای کلیدی که در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش باید به آن پرداخته شود اَپسو است. اپسو یکی از دو ایزد نخستین در اساطیر بابلیست. اپسو خدای پدر و ماهیتش آب شیرین است.

در میان سومریان ایزدی وجود داشت که آن را اَبزو می خواندند. به نظر می رسد همان ایزد در منابع اکدی اَپسو شده است. این ایزد با آبهای شیرین نخستین همسان بوده است و به جوهر سازنده ی دجله و فرات دلالت دارد.

بنابراین اپسوبه معنی نخست زاد، دیرینه و مهتر است. میتوان او را موجودی ازلی دانست که زاینده هم هست. چرا که برای او صفت زَروشون آمده است. زروشون از دو بخش زَریو به معنی زادن و پسوند شون (مربوط به سوم شخص جمع) آمده است.

در فرهنگ اساطیر آشور و بابل در باره اَپسو آمده است: اپسو نوعی مغاک پر از آب بود که گِرد زمین را فراگرفته است. زمین خود فلات مدوری بود که به کوهستان ها محدود می شد. روی آنها را چادر آسمان می پوشاند که آبهای اپسو را جاری می کرد. چشمه هایی که از دل زمین سر برآوردند از اپسو ناشی می شدند.

اپسو را با رود-اقیانوس یونانیان می توان همتراز دانست. هومر این رود-اقیانوس را پدر همه چیز می خواند.

معنی لغوی تیامت چیست؟

تیامت

تیامت همسر اپسو و یکی از دو زوج نخستین است. او یکی از شخصیتهای کلیدی این اسطوره است که در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش نخست باید آن را معنی کرد. نام تیامت از پیشوند تی و واژه ی اَمتو ساخته شده است. اَمتو به معنی دوشیزه و باکره است.

برخی پژوهشگران مانند تورکیلد یاکوبسن و یاکوب بورکرت نام تیامت را با کلمه اکدی تَمتو به معنی دریا هم ریشه گرفته اند. بورکرت حتی نام تتیس (تئوس) ایزدبانوی دریاها در اساطیر یونان را نیز از همین ریشه می داند.

تیامت هم مانند اپسو که با صفت زَروشون می آمد؛ صفتی همراه دارد. صفت یا لقب تیامت مو-ولیدات یا موَلیدات است. این واژه نیز از پیشوند مو باضافه بن فعل ولد به معنی زادن و پسوند مادینه ی ات ساخته شده است. مولیدات به معنی «آن زنی که زایش را موجب می شود» است.

در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش گفته می شود تیامت چهره ی شخصیت یافته ی دریا بود. او به گونه ی عنصری زنانه که جهان را زاد، نشان داده شده است. در ادامه ی داستان اسطوره آفرینش، تیامت را به شکل نیروهای گونه ی آشوب نخستین می بینیم که ایزدان هوشمند و نظم آرا در مقابلش مبارزه می کنند.

آغاز آفرینش در حماسه انوما الیش

آفرینش از آب در اساطیر بابل

در این قسمت از تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش چند بند نخست این متن باستانی را برمی رسیم. منظومه انوما الیش با این جمله آغاز می شود:”هنگامی که هنوز آسمان در بالا و زمین در پایین نامی نداشتند”. در آغاز این منظومه ما با دو موضوع برخورد می کنیم. یکی زمان و دیگری مکان.

داستان از زمانی سخن می گوید که مکان یعنی آسمان و زمین نامی نداشتند. آبهای کهن، آسمان و زمین را آفریدند. هنوز هیچ زمین و هیچ نیزاری آفریده نشده بود. توجه به این نکته اینجا لازمست که در این اسطوره آفرینش از آب بوده نه خاک. به سخنی دیگر همه چیز به جای خاک، از آب پدید آمده است.

این یک باور باستانی ست که در میان رودان ومصر رواج داشته است. آنها خاک را عنصری متأخرتر از آب می دانستند. زیرا باور داشتند خاک از دل آب پدید آمده است.

باری، زمانیکه آسمان و زمین نبود یک زوج نخستین بودند. آنها ماهیت شان آب بود. یک آب شور و تلخ و یک آب شیرین. این زوج تیامت و اَپسو بودند. اما هنوز هیچیک از خدایان پدیدار نشده بودند.

در تمدنهای باستانی، معمولا پس از جفت های آغازینِ بالا و پایین که یک ماهیت ذهنی و انتزاعی دارند، به ایزدانی می رسیم که نماینده ی آن جفت های ذهنی اند. این ایزدان قالبی انسانی پیدا کرده اند و بر امور عینی (نه ذهنی) دلالت دارند. اینجاست که به گفته متن “آبهایشان را در هم آمیختند”؛ آبها با هم می آمیزند وخدایان آفریده می شوند. به این ترتیب معمای زایندگی اپسو و تیامت آشکار می شود.

دکتر شروین وکیلی می گوید اپسو نماینده ی آبهای شیرین میانرودان و تیامت نماینده ی آبهای شور خلیج فارس است. بنابراین گمان می رود مصب رودهای دجله و فرات و محل برخوردشان با خلیج فارس را جایگاه آغاز آفرینش فرض کرده باشند.

پس از آنکه آبهای شور و شیرین در هم آمیختند از آنجا که مرتع و نیزاری نبود، درنخستین گام آفرینش مراتع و نیزارها پدیدار شدند.

نیروی زایندگی در انوما الیش

دکتر شروین وکیلی در تحلیل انوما الیش یا اسطوره آفرینش بر این باورست که نیروی زایندگی در این اسطوره از درهم آمیختگی است. او می نویسد: در یکی از بندهای آغازین انوما الیش یا حماسه آفرینش این عبارت آمده است:” مشونو ایشتنیش ایخیقومه”. در این عبارت در واژه ی مشونو مش شکل مفعولی از اسم مو است. مو با ماء عربی و عبری هم ریشه و به معنی آب است. شونو پسوند ملکی به معنی مال آنهاست.

وقتی در آسمان و زمین چیزی نبود اپسو و تیامت بودند

سپس واژه ی ایشتنیش را داریم. ایشتنیش به خودی خود یعنی درآغاز، به شکل برابر. اما در این عبارت به معنی باهم، با همدیگر، است. در پایان جمله واژه ی ایهیقومه را ایخیقومه آمده است. این واژه به معنی در هم آمیختند، است. معنی یکجای این جمله می شود:” آبهایشان را در هم آمیختند”. به این ترتیب نیروی زایندگی اپسو و تیامت که نماینده ی آبهای شور و شیرین هستند آشکار می شود.

سلسله مراتب آفرینش در انوما الیش

برای تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش لازمست بدانیم نخستین خدایان چگونه پدید آمدند. در متن منظومه انوما الیش پس از آنکه آبهای شور و شیرین در هم می آمیزند؛ مرتع و نیزار پدید می آید. پیدایش مرتع و نیزار را در این عبارت داریم:” گیپَرَه لا کیصورو سوسا لاشعو”.

گیپره یعنی چراگاه. کیصورو یعنی چرخیدن و پیچیدن. کیصورو چون با لای نفی آمده یعنی هنوز جایی (چراگاهی، مرتعی) برای چرخیدن نبود. صوصا منطقه ساحلی یا نیزار است. این واژه نیز با فعل نفی لاشعو آمده است. یعنی نیزاری هم نبود.

دکتر شروین وکیلی می گوید بنابراین میتوانیم گمان کنیم نخستین گام آفرینش پس از آمیختن آبهای شور و شیرین، برآمدن چراگاه و نیزار بوده است. در اینجاست که نخستین بار از خدایان نامی به میان می آید.

گفته می شود:” انوما ایلو لاشوپو مَنامَه”. این جمله به زبان اکدیست. در این زبان ایلو با اِل فنیقی و اله و الله عربی خویشاوندی دارد. این جمله به این معنی است که:”هنوز هیچیک از خدایان به پدیداری فراخوانده نشده بودند”. در ادامه می گوید:” و هیچیک نامی بر خود نداشتند و هیچ سرنوشتی بایسته نشده بود”.

آفرینش نخستین خدایان در اساطیر بابل

درست در این هنگامست که خدایان آفریده می شوند. نخست لخمو و لخامو یا لهمو و لهامو Lahmu and Lahamu پدیدار شدند. لخم و لخامو از ریشه ی لخم و به معنی گِل و خاک رس است. این واژه بعدها به معنی گوشت نیز بکار رفت. بنابر روایتهای میانرودان ایزدان پیکر آدم را مانند کوزه ای از خاک رس (لخم) ساختند. از اینروست که گفته می شود تن آدم از خاک است.

در اساطیر اکدی لخم و لخمو دو ایزد نخستین هستند. آنها به شکل دو تپه و خشکی برآمده از آبهای نخستین اند. این دو تپه ی آغازین نر و ماده هستند. لخم و لخمو ایزدانی فروپایه و میانه هستند که در اسطوره انوما الیش یا اسطوره آفرینش نقش زیادی بازی نمی کنند. آنها بیشتر حلقه ی میانی برای زایش ایزدان دیگر از زوج نخستین، یعنی اپسو و تیامت هستند.

لحم و لحمو در اساطیر بابل

بنابرین لحم و لحمو یا لخم و لخمو نخستین آفریدگان بودند. آنها ظاهرا یک زوج مارِ اژدهاوش هستند که شخصیتی ابهام گونه دارند. آنها اَنشار، اصل نرینگی و کیشار، اصل مادینگی را زادند. برخی می گویند انشار جهان آسمانی و کیشار جهان زمینی هستند. به سخنی انشار و کیشار همان مینو و گیتی هستند.

در اساطیر یونان هم ایزدان زاده ی یکی شدن اورانوس (آسمان) و گایا (زمین) هستند. البته در اساطیر یونان گایا نقش مهمی ایفا می کند اما در اساطیر میان رودان کیشار دوباره در داستان آفرینش زاده نمی شود.

مقایسه جفتهای معنایی متضاد در انوما الیش

در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش پس از آنکه گفتیم یک جفت معنایی متضاد داریم که مکان و زمان است؛ در بندهای نخست این اسطوره با چند جفت متضاد معنایی دیگر هم روبرو هستیم. یکی از این جفتهای متضاد معنایی، بالا و پایین است. همانجا که در آغاز متن گفته می شود: این روایت از زمانی سخن می گوید که در بالا و پایین هیج چیز نامی نداشت. بالا و پایین یک زوج متضاد است از یک جنس. جنس آن مکان است.

سپس از دو گونه آب بعنوان خدایان نخستین نام می برد. آب شور و تلخ و آب شیرین که اولی تیامت و دومی اپسوست. اینجا هم یک جفت معنایی متضاد داریم شور و شیرین. هر دو از یک جنس اند. ماهیت یا جنس آنها آب است.

در ادامه ی داستان آفرینش لخم و لخمو را داریم. هر دو تپه یا خشکی برآمده از آب هستند. یک جفت معنایی متضاد دیگر. تضاد آنها در این است که یکی نر و یکی ماده است. اما از یک جنس. جنس و ماهیت اینجا خاک است.

لوحی از انوما الیش

مقایسه محتوایی حماسه آفرینش بابلی با اسطوره های آفرینش دیگر

در انوما الیش برخلاف بسیاری از اساطیر دیگر آفرینش از گیتی به مینو و از پایین به بالاست. از دید مردمان میانرودان نیروهای سازنده ی کیهان آب و خاک بودند. در حالیکه در اساطیر متأخرتر نیروهای سازنده کیهان چهار عنصر آب، خاک، هوا و آتش هستند. این چهار عنصر دو به دو در تضاد با هم هستند.

در حالیکه در انوما الیش دو عنصر آب و خاک که پدید آورنده ی کیهان هستند با هم در تضاد نیستند. تضاد در هرکدام از آنها وجود دارد. در آب به صورت آب شیرین و شور و در خاک به صورت خشکی نر و ماده. بنابراین در این اسطوره و در نگرش مردمان میانرودان نیروهای آفریننده ی نخستین عنصرهایی ضد هم نبودند. آنها دو سوی مادینه و نرینه از یک عنصر بودند. آن عنصرها هم ماهیتی زمینی و گیتیانه داشت نه آسمانی و فرازین.

قهرمان حماسه آفرینش کیست؟

یکی از چیزهایی که در تحلیل انوما الیش یا حماسه آفرینش و یا در هر اسطوره ای به دنبال آن می گردیم قهرمان آن اسطوره است. در حماسه آفرینش یا انوما الیش مردوک قهرمان است. چرا که اوست که در نبردی سخت پیروز می شود و کیهان را سازمان می بخشد.

این حماسه از آنجا آغاز می شود که نخست فقط اپسو و همسرش، یعنی اقیانوس ازلی و دریای آشوبگر دارای نام (و هستی) بودند. از آمیزش آنها مومو، آشوب امواج پدید آمد. سپس لحم و لحامو آفریده شدند. آنها انشار، جهان آسمانی و کیشار، جهان زمینی و ایزدان دیگر از شمار آنو، اِئا، ایگیگی ها و آنوناکی ها را زادند.

نبرد مردوک و تیامت

آرامش اپسو به هم خورد. اپسو خواست همه ایزدان را از بین ببرد. همسرش با او مخالفت کرد. ائا از طرح اپسو آگاه شد. با کارهای جادویی اپسو و وزیرش مومو را ربود. اما پس از مدتی همسر اپسو از کرده ی خود پشیمان و خشمگین شد. او خواست در انتقام اپسو با خدایان بجنگد.

بنابراین مارهای غول آسا، سگ های ددخو، کژدم-آدم، گردبادهای سهمگین، ماهی-آدم و قوچ ها را آفرید. او کینگو را که به همسری نیز پذیرفته بود شهریار همه ایزدان کرد و الواح سرنوشت را به او سپرد.

بازهم ائا بود که از نیت های شوم تیامت آگاه شد و نزد انشار (پدرش) رفت و او را از این نقشه ها آگاه کرد. انشار نخست آنو را برای مقابله با وی فرستاد. اما آنو آنقدر دلاور نبود که با او هم نبرد شود. ائا نیز شهامتش را از دست داده بود. بنابراین مردوک را فراخواندند و از او خواستند به نبرد برود. مردوک پذیرفت. به نبرد رفت و پیروز شد.

آفرینش خدایان در انوما الیش یا حماسه آفرینش

براساس متن انوما الیش اَپسو و تیامت بعنوان نخستین زوج پدیدآورنده نخست، لخم و لخمو را آفریدند. سالها سپری شد. سپس انشار و کیشار Anshar and Kishar آفریده شدند. باز روزگار درازی سپری شد تا اَنو پسر انشار و کیشار پدید آمدند. اَنو نخستین زاده ی انشار و همسان و هماورد پدرش، کیشار بود.

آفرینش خدایان در انوما الیش

انو، نودیمود Nudimmud را در پندار خود آفرید. نودیمو همان ائاست که گفته می شود سراسر، خرد است و در زورآوری سرآمد همگانست و به این ترتیب نودیمود یا ائا بزرگترین خدایان شد.

منبع:

  • اسطوره آفرینش بابلی، دکتر شروین وکیلی، ترجمه آزاده دهقانی
  • فرهنگ اساطیر آشور و بابل، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور

فرزانه کاوه، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، فارغ التحصیل سال 1370 هستم. افتخار شاگردی استادان بنام این رشته از شمار نوشین روانان سادات ناصری، محمود عبادیان، دانش پژوه و نیز جناب دکتر سعید حمیدیان و دکتر جلال الدین کزازی را دارم. در پی مطالعات پرشمار در زمینه ادبیات حماسی و اسطوره در روزهای پایانی سال 1398 تصمیم به راه اندازی وبسایت سپندارمذ گرفتم. در این وبسایت به بیان و تحلیل داستانهای حماسی و اسطوره ای از ایران و دیگر فرهنگها، شناخت اسطوره و نمادهای اساطیری، تاریخ و اسطوره می پردازم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.