جشن امردادگان

اَمُرداد، ششمین و آخرین امشاسپندان است. این واژه در اوستا به گونۀ “اَمُرتات” به معنی نامیرا، بی مرگ و جاودانی است. “اَ” در آغازِ هر واژه، معنای واژه را نفی می کند، از این رهگذر امرداد به معنی نامیراست. امرداد در اوستا برنام (صفت) اهورامزدا، و نماد زوال ناپذیری و پایندگی اوست. ابوریحان بیرونی می نویسد:

… و معنای مرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد و مرداد فرشته ای است که به حفظ گیتی و اقامۀ غذاها و دواهایی که اصل آن نبات است و مزیل جوع و ضرر و امراض هستند، موکل است.

هریک از شش امشاسپند نگهبان و پاس دارندۀ جزئی از جهانند، “امردادامشاسپند” نگهبان گیاه و رستنی هاست. او به همراه هئورتات (خرداد)، دشمن دیوهای تاریچ و زاریچ، دیوهای گرسنگی و تشنگی هستند. دومزیل Dumezil خرداد و مرداد را نمونۀ هاروت و ماروت می داند. روز هفتم هر ماه خورشیدی به نام این امشاسپندست. بر پایۀ آیین باستان هر سال شامل دوازده ماه و هر ماه سی روز باضافه خمسه مسترقه یا پنج گاه، بوده است؛ سی روز ماه هرکدام به نام یکی از سی ایزد یا “امهرسپند” نامیده می شد. هرگاه نام روز و ماه یکی بود آن روز را جشن می گرفتند. بنابراین روز هفتم مرداد ماه ( بر پایۀ گاهشمار زرتشتی، برابر با سوم مرداد کنونی) که به نام امردادامشاسپند نامیده شده، ” جشن امردادگان” برگزار می شده است. این جشن در دوران باستان حتی تا دوران ساسانی و پس از آن در مراسم و آداب ویژه ای در دشت و فضای باز برگزار می شده است.

امرداد امشاسپند، امشاسپند جاودانگی همواره کنار امشاسپند رسایی، خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. چشن امردادگان برای گرامی داشت خویشکاری امرداد (جاودانگی) بر گزارمی شده است. جاودانگی یکی از فروزه های شش گانه اهورا مزداست.

امرداد بی مرگ، سرور گیاهان بی شمارست؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خوش است. گیاهان را رویاند و گله گوسفندان را افزاید؛ زیرا همه دام ها از او خورند و زیست کنند. به فرشکرد،نیز انوش [ خوراک بیمرگی] را از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امرداد آسوده یا آزرده خواهد بود.

بندهشن

گل “چمبک” یا زنبق نماد مرداد است. گفته جان راسل هیلنز در ایران باستان هر جشنی به خدا یا یکی از امشاسپندان و باشنده ها با مخلوقاتی که مردمان و جهان را نگاهبانی می کردند پیشکش می شد. در اصل هر جشنی یک روز برگزار می شد، ولی با به مرور زمان برگزاری آیین های جشن به پنج روز افزایش یافت.جان هیلنز می گوید: تقویم ایرانی قالب هفتگی و فراغت از کار در پایان هفته ندارد؛ پس فقط زمانی زرتشتیان دست از کار می کشیدند که زمان جشن بود. از آنجا که زرتشتیان باور دارند درماندگی نیروی ایزدان را سلب می کند، بنابراین در این جشن ها به پایکوبی و دست افشانی می پرداختند. او می گوید جشن ها کم و بیش شبیه یکدیگر بودند به این ترتیب که در آغاز آیین پیچیدۀ “یسنا” به معنی ستایش در آتشگاه و با حضور موبدان برگزار می شد. موبد “زوتر” یا موبد موبدان مراسم را اجرا می کرد. موبد زوتر برای اجرای آیین جشن دستیاری نیز داشت. هدف برگزاری این آیین ها پیشکشی به خداوند، تقدیس جهان و بازسازی جهان با کمک نیایش ها، کمک گرفتن از روان های درگذشتگان برای بهبود امور و کمک به نیروهای آفرینش در گیتی بوده است.

گفته می شود خانواده هایی که توانایی برگزاری جشن برای دیگران را داشتند، و کسانی که توانایی مالی برگزاری این آیین ها را نداشتند، همه همبستگی می کردند تا مراسم و آیین جشن به خوبی برگزار شود. هرکس هرچه می توانست هدیه می کرد حتی اگر هدیه او انجام کارهای برگزاری جشن بود.

فرزانه کاوه، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، فارغ التحصیل سال 1370 هستم. افتخار شاگردی استادان بنام این رشته از شمار نوشین روانان سادات ناصری، محمود عبادیان، دانش پژوه و نیز جناب دکتر سعید حمیدیان و دکتر جلال الدین کزازی را دارم. در پی مطالعات پرشمار در زمینه ادبیات حماسی و اسطوره در روزهای پایانی سال 1398 تصمیم به راه اندازی وبسایت سپندارمذ گرفتم. در این وبسایت به بیان و تحلیل داستانهای حماسی و اسطوره ای از ایران و دیگر فرهنگها، شناخت اسطوره و نمادهای اساطیری، تاریخ و اسطوره می پردازم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.