افسانه میترا

افسانه میترا سابقه دیرینه ای در فرهنگ آریایی ها دارد. مهر، میثره یا میترا از خدایان هند و ایرانی ست. پرستش این خدا با آیینی به نام آیین مهر در آسیای صغیر شکل خاص و رازآلودی به خود گرفت و از آنجا به روم و اروپا رفت و به ویژه میان سربازان رومی هواداران بسیاری پیدا کرد. آیین مهر در یک دوران رقیب سرسخت مسیحیت بود ولی سرانجام با پیروزی مسیحیت در اواخر قرن ۴ از میان رفت.

میترا در ودا به معنی دوست و پیمان است، چنانکه مهر در فارسی معنی دوستی و محبت می دهد. مهر یا میثره به معنی خورشید و نام ماه هفتم از ماههای خورشیدی هم هست. مهر خداوند روشنی بوده و از پیمانها و مردم وفادار به پیمان حمایت می کرده است. در یشت دهم اوستا از مهر خدای جنگجویان و خداوند پیروزی بخش و شفابخش نام برده شده است. مهر به یاری کسانی که او را می خوانند می شتابد و پیمان شکنان را پادافره می دهد. در زمان هخامنشیان ایزد مهر پرستش می شده و درکتیبه اردشیر هخامنشی اهورا مزدا و میترا و آناهیتا با هم ستایش شده اند. همچنین در کتیبه معروف آنتیوخوس پادشاه کوماگنه (ناحیه ای قدیمی در سوریه) – ۳۸ تا ۶۹ سال پیش از میلاد- نام های آپولون، میثره، هلیوس و هرمس آمده است که گفته می شود مقصود از این چهار نام یکیست زیرا این نامها برای تصویر خدایی ست که دست راست پادشاه را به عنوان حامی می فشارد.

از شمار داسنانهای مربوط به مهر چهار فراز زیر را می توان برشمرد:

زایش مهر از سنگ

بیست و پنجم دسامبر را روز زایش خورشید شکست ناپذیر و روز تولد مهر از سنگ می دانند. در پرستشگاههای مهری این روز که نمایانگر فروغی نوین برای جهانست را جشن می گیرند. زایش میترا بسیار شگفت آورست. زیرا نیرویی جادویی او را از درون صخره ای به جهان بیرون افکنده است. میترا در این حالت برهنه است و کلاه فریجی به سر دارد. دستش را بلند کرده و خنجری و مشعلی با آن گرفته است. او از دل سنگی زاده شده و خود زاینده روشنایی ست. “صخره ای آبستن شد و میترا را زایید”. صخره اینجا کنایه ای از آسمانست که نور به زمین می پاشد. میترا بی درنگ پس از زایش آماده کارهای ارزشمند شد. شمشیرش در کشتن گاو به کارآمد و با کمان و ترکشی که به کمر آویخت برای شکار و یا معجزه نمایی (بیرون آوردن آب از سنگ خارا) آماده شد. در برخی سنگ نگاره ها شعله هایی از دل سنگ و حتی از کلاه فریجی بیرون می جهد. گاهی روی کلاه ستاره هایی دیده می شود که نشان می دهد کلاه فریجی مانند غار می تواند نماد آسمان وچرخ گردون باشد. در مهریشت اوستا آمده دور سر میترا (مهر) را هاله ای زرین فرا گرفته و بر فراز کوه هرا برزائینی (Hara berezaiti) یا البرز می درخشد و از آنجا سرزمین آریایی ها را می پاید.

در فرضیه ای گفته می شود میترا از آمیزش زمین و اهورا مزدا پدید آمد. که این قابل قبول نیست. میترا سنگ زادست و از صخره ای زاییده شد. این باور که میترا از دل صخره ای زاده شد برمیگردد به کشف آتش که از برخورد دو سنگ چخماق جرقه ای ایجاد و آتش کشف شد. در برخی نقوش میترا هنگام زاده شدن در یک دست کره و در دست دیگر منطقه البروج را دارد. زایش میترا حادثه ای کیهانی ست و او فرمانروای جهانست پس نقش خدایان بادهای چهار گانه و نیز عناصر چهار گانه در نقوش تصویر شده است. در برخی از این سنگ نگاره ها چند چوپان هنگام زایش او حضور دارند و در برخی دیگر فقط دو مشعلدار حاضرند.

در ناحیه لودویزی (Ludovisi) نقشی پیداشده که در قسمت بالایی آن تصویری از ساتورن دیده می شود که ایزد پیروزی تاج روی سرش می گذارد و نزدیک او دشنه ای ست که به میترا خواهد داد. در پیکری که در ناحیه دورا پیدا شده ساتورن روی ابر یا بر فراز قله کوهی پر درخت است، در دست راستش شمشیری کوتاه دارد که نوکش چنگکی سوار شده و روی سرش شاخه ای زیتون است. روی نقش برجسته دیبورگ ساتورن بر صخره ای نشسته به گونه ای که گویی در اندیشه ژرف غوطه می خورد و در دست راستش کاردی دارد. در ناحیه نرسای ایتالیا هم چنگک آشکارا دیده می شود. بنابراین گفته می شود ساتورن کاردی به میترا می دهد تا گاو را بکشد. شاید هم ساتورن چنگک را به این دلیل می گیرد که دروگر ایزدیست. گفته می شود ساتورن که نام دیگرش کرونوس (Chronos) است، با زُروان خدای زمان ایرانیان و ائون خدای زمان یونانیان بسیار همانندست.

با این حال در برخی نقوش ساتورن دیده نمی شود و به جای او امواج اسانوس و یا نپتون در جایی که میترا زاده می شود به چشم می خورد. برای نمونه در ناحیه ویرونوم اتریش نقشی پیدا شده که در آن نپتون شاخهایی بر پیشانی دارد و کنار همسرش آمفی تریت است. در برخی نقش نگاره ها از صحنه زاده شدن میترا چشمه آبی دیده می شود. در نقش برجسته ای که در موزه فلورانس نگهداری می شود فقط اسانوس حضور دارد. در مهر کده دوم هدرن هایم نگاره ای از زاده شدن میترا روی دیوار نقش شده که در آن پیرامون میترا به ترتیب اسانوس، کوتوپاتس، سلوس و کوتس دیده می شوند. هویت این خدایان آشکارا در سنگ نوشته ای در همانجا نگاشته شده است. ولی چرا خدایان در هنگام زاده شده میترا حضور دارند؟ شاید پاسخ اینست که از آنجا که خدایان نیروهای آغازین آفرینش اند آنجا حاضر و ناظرند تا از میترا پشتیبانی کنند.

معجزه سنگ و چشمه

معجزه درآوردن آب از سنگ خارا یکی از کارهای برجسته میتراست. همه تیرهایی که میترا از کمان می انداخت به هدف می خورد. در رم نقشی از میترا را یافته اند که در آن میترا با کمان خود یک جدار سنگی را نشانه گرفته و در برابرش مردی در حال سجده کردنست. مرد دیگری هم در این نقش نگاره هست که جلوی میترا زانو زده و فریادخواهی و خواهش می کند. همین مرد در پرده های دیگر دستش را روی شانه راست میترا گذاشته است. در یکی از قربانگاههای پرستشگاه پتو در یوگسلاوی در زیر تصویری که استادانه نقش شده، شرحی به این قرار آمده: “میترا حالتی ستیزه جویانه به خود گرفته و سلاح خود را به طرف صخره نشانه کرده و آب در حال فوران از درون صخره است”. جلوی صخره مردی در انتظار بیرون آمده آب و آشامیدن آنست و در طرف دیگر دیوار قربانگاه کمان و خنجری نقش شده است. جالب اینکه این دو نفر لباس شرقی به تن دارند آیا این دو همان کوتس و کوتوپاتس اند؟ در بیشتر پرده ها صخره سنگ بسیار شبیه ابرست و از آنجا که صخره در آیین مهری نماد آسمانست میتوان گفت تیر میترا آب را از آسمان به زمین جاری می کند. حضور افراد فریادخواه و خواهشگر در این سنگ نگاره ها گویای آنست که معجزه باران زمانی صورت گرفته که خشکسالی بوده و میترا هستی را از نابودی نجات داده است.

این داستان سوره ۱۷ سفر خروج تورات را به یاد می آورد که می گوید:” یهوه به موسی گفت پیران قوم اسرائیل را به دور خود جمع کن صخره هورب (Horeb) را خواهم گرفت و آنگاه تو با عصای خویش بدان خواهی زد و آب فوران خواهد کرد و مردمان از آن خواهند نوشید. موسی همان طور که یهوه فرمان داده بود بکرد”.

قربانی کردن گاو

از میان کارهای برجسته میترا یکی قربانی کردن گاو مقدس است که نقش آن در تمام مهرکده ها دیده می شود. هرچند نقش قربانی گاو در مهرکده ها تفاوتهایی دارند، ولی بیشتر آنها یک داستان را روایت می کنند. در نقشهای این پرستشگاهها میترا مردی نیرومند مانند هرکول است در حالیکه نرمی و طراوت جوانی را به نهایت دارد. او با یک حرکت زانو مشغول انداختن گاوی روی زمین است، دست در شاخ و یا در سوراخ های بینی گاو کرده و سر او را عقب می کشد و خنجری در قلب او فرو میکند. هنرمندانی که این نقش های برجسته را آفریده اند توانسته اند با استفاده از گل و گیاه در چهارچوب آنها، تصور غار را برای بیننده بیافرینند. غار نماد طاق نیلگون آسمان یا تمام کائنات است. روی حاشیه غار پیکر ایزد خورشید (سل) و ایزد ماه (لونا) و میان آنها تصاویری از خدایان و سیارات است. سیاره ها به صورت نمادین هفت ردیف متناوب را تشکیل می دهند که شامل قربانگاه و هفت شمشیر است.

گاهی میان آنها یک درخت هم دیده می شود. خونی که از بدن گاوِ در حال احتضار بیرون می ریزد گندمها را آبیاری و تغذیه می کند. دم گاو ویژگی جادویی دارد و از آن خوشه های گندم می رویند. یک سگ و یک گاو سربلند می کنند تا به محل زخم گاو برسند و خون جاری را بمکند، عقربی با شاخ های خود آلت تناسلی گاو در حال احتضار را می فشرد. از این نقش ها تعبیرهای زیادی شده است. آنچه از همه استوارترست اینست که قربانی کردن گاو نماد آفرینش است. مرگ گاو زندگی نو و تازه ای می آفریند. ایجاد زندگی نو از مرگ گاو، برمی گردد به باور پیروان این آیین از رستاخیز و تجدید زندگی؛ که نمونه آشکار آن طبیعت است که هر سال تازه می شود و زندگی را از نو آغاز می کند. آیا گاو مقدس خود معرف میتراست که خود را می کشد تا دوباره زنده شود؟ این رأی را نه میتوان پذیرفت و نه رد کرد.

در ایران عقرب، مار، مارمولک و وزغ از خرفستران (جانوران زیانکار) هستند که فرستاده اهریمنند و کسانی که با آنها نبرد می کنند یا آنها را از میان می برند در سوی نیکی و راه خدا هستند. بنابراین عقرب بعنوان یکی از فرستادگان اهریمن با چنگ زدن به آلت تناسلی گاو می خواهد سرچشمه زندگی را از بین ببرد. بر اساس بندهشن منبع زایندگی گاو (منی) به کره ماه می رود و در آنجا از آلودگی پالوده شده و بر میگردد و جانوران بسیاری را پدید می آورد. مار هم در این فرهنگ (ایرانی) جانوری بدکارست ولی سگ بنا بر نوشته های هرودوت آنقدر نزد ایرانیان ارج دارد که قدر آن را در شمار انسان می دانند. موبدان اجازه کشتن دو چیز را ندارند یکی انسان و دیگری سگ. اکنون این پرسش پیش می آید که در این نقوش چرا سگ و مار هر دو خون گاو را می لیسند؟ برپایه نقوش به جا مانده دیگر سگ به عنوان یار باوفای میترا با او به شکار می رود بنابراین گمان می رود که سگ خون گاو را می لیسد تا ویژگیهای نیک گاو مقدس را جذب کند. همین نکته در باره مار هم گفته می شود. در آیین میترا مار جانور بدکار و از رسته اهریمن نیست. در برخی نقوش مار همراه میتراست. در اساطیر یونان مار نماد زمین است. براین پایه گفته می شود مار با لیسیدن خون گاو نمادی برای تمایل زمین به آبستن شدن و رساندن نیکی به مردمان است.

در نقوش به جا مانده از قربانی گاو مقدس دو نفر (کوتس و کوتوپاتس) که به سبک ایرانی مانند میترا لباس پوشیده اند دو طرف گاو ایستاده اند که پاها را روی هم انداخته و بی اعتنایی آنها این خیال را بر می انگیزد که در مراسم قربانی همدستی ندارند. در برخی نقوش یکی از آنها دم گاو را به دست گرفته گویی می خواهد از نیروی جادویی دم گاو بهره مند شود یا می خواهد رشد خوشه گندم را که در نقوش دیده می شود تندتر کند. در برخی از این نقوش این دو نفر مانند چوپانها چوبی در دست دارند و ما می دانیم چوپانها در زایش میترا حضور داشتند. یکی از این دو نفر مشعلی واژگون و دیگری مشعلی رو به بالا دردست دارد که گویای طلوع و غروب خورشیدست. این یعنی فروغ زاینده و میرنده یا زندگی و مرگ. در این نقوش شادمانی یکی از این دو نفر (کوتس) و اندوه دیگری ( کوتوپاتس) آشکارست. برخی بر این باورند که دو مشعلدار و میترا خدایان سه گانه یا تثلیث را نشان می دهند (پسودو دنی آردوپاژی Pseudo Denis I Areopagite قرن ۴ م). برخی می گویند کوتس نماد پگاه میترا نماد نیمروز و کوتوپاتس نماد غروب است و شاید بتوان گفت میترا را هنگام نیمروز پرستش می کردند.

گمان می رود وجود نقش برجسته گاو بر فراز پرستشگاهها به معنی حضور ثور در برج خورشید باشد. حلول خورشید در برج ثور گویای رسیدن بهارست و برای همین مراسم قربانی گاو در فصل بهار انجام می شده است. در ادیان دیگر که طریقت های سری داشته اند نیز فصل بهار نماد رستاخیزست و جشن گرفته می شود.

یکی شدن با خداوندگار خورشید و عروج به آسمان

سرانجام میترا پس از شکار توانفرسای گاو و قربانی کردن آن، گوشت گاو قربانی را همراه پیروان خود در میهمانی یی که با حضورِ سِل برپا می شود؛ می خورند. در شمایلی که در ناحیه دورا به دست آمده دو خدمتکار روی شانه هایشان چوب بلندی را می برند که جسد گاو مقدس از آن آویخته است. لباس این دو نفر شبیه لباس مشعلداران است. میهمانی در غار برپا می شود میترا لباسی ایرانی برتن دارد و همراه با سل گاهی نشسته و گاهی دراز کشیده دیده می شود.

میترا گاو را قربانی می کند تا پیروانش بتوانند گوشتش را بخورند و خونش را بنوشند. درست مانند آیین دیونیزوس. ژوستن (Justin) می نویسد: ضیافت مهری ها همراه با آیینی ویژه بوده و گمان می رود بین این ضیافت و شام آخر مسیح همانندی وجود داشته باشد.

پس از اینکه میترا معجزاتی کرد بر گردونه خورشید نشست و به آسمان عروج کرد. در برخی نقوش برجسته میترا را در حالی می بینیم که در پی گردونه سل – هلیوس خدای خورشید می دود. در برخی نقوش دیگر هرمس – مرکور راهبرست و با بالهایی که روی سر دارد و چوبی از درخت غار که دو مار دور آن حلقه زده اند دیده می شود. در نقوش برجسته به دست آمده در کرانه های دانوب میترا به آرامی سوار ارابه می شود. ارابه ای که قصد رفتن به آسمان ندارد و هدفش اقیانوس است که به صورت خدایی ست با ریش انبوه و در حالتی دراز کشیده و نیمه پایینی تنش با لباس پوشانده شده است. در برخی از نگاره ها میترا آرنج چپ را روی کوزه آبی گذارده و دربرخی دیگر خطوط امواج دیده می شود.

پیشینه مهرپرستی

نخستین بار نام میترا روی لوح های از جنس خاک رس در ناحیه بغازکویِ پایتخت سرزمین هیتی ها (Hittites) در شمال غربی آسیای صغیر به دست آمد. این لوح ها پیمانی بین هیتی ها و همسایه آنها، میتانی ها (Mittanniens) بود که در آن از میترا و خدای آسمان برای پایداری در پیمان یاری خواسته شده بود. تاریخ این پیمان را ۱۴ قرن پیش از میلاد دانسته اند. آخرین مدرکی که نام میترا را داشت هم ۵ قرن پس از میلاد در غرب پیدا شد. بنابراین در یک دوره طولانی نزدیک به ۱۹ قرن میترا در میان اقوام مختلف پرستیده می شد.

در میان شاهانی که پس از اسکندر در متصرفات او (پونتوس، ارمنستان و کوماگنه) حکومت می کردند نام میتریدات (مهرداد) زیاد دیده می شود که نشانه پرستش مهر در این سرزمین هاست. همانطور که این نام را در میان پادشاهان اشکانی می بینیم. کتیبه ای که ازآنتیوخوس پادشاه کوماگنه (Kommagene) که سالهای ۳۸ تا ۶۹ پیش از میلاد پادشاه این سرزمین بوده؛ به دست آمده که در آن نام های آپولون، میثره، هلیوس و هرمس آمده است. گفته می شود مقصود این چهار نام یکیست و آن میترا پادشاهی ست که در تصویر خدایی ست که دست راست پادشاه را بعنوان پشتیبان می فشارد.

پلوتارک تاریخ نگاری که یک سده پس از مسیح می زیسته می گوید: دزدان دریایی سیلیسی -از ایالات آسیای صغیر- نخستین کسانی بودند که در پراکندن آیین میترا کوشیدند. او می گوید همین دزدان دریایی میترا را به رومی ها شناساندند. او می گوید ۶۷ سال پیش از میلاد این آیین وارد ایتالیا شد. دزدان دریایی سیلیس (کیلیکیا) که متحد مهرداد پادشاه پونتوس و پیرو این آیین بودند به دست پومپیوس سردار رومی اسیر و به روم منتقل شدند و با خود این آیین را به ایتالیا بردند.

از قرن یکم پیش از میلاد سندهایی در دست است که هرچند از نیایش میترا خبر می دهند ولی از ماهیت و چگونگی آن آگاهی نمی دهند. یکی از این سندها سنگ قبریست که در نمرود داغ پیدا و به آتنیوخوس اول تقدیم شده و سنگ قبر دیگری که در آرسامه در کنار رود اورنت پیدا و این یکی به مهرداد (میتریدات) پدر آنتیوخوس تقدیم شده است؛ در نوشته های پایین این سنگها نام میترا با نام زئوس، اهورامزدا، هرمس، آپولون، هلیوس، هراکلس و ورثرغنه یک جا آمده است. بنابراین میتوان باور داشت این دو پادشاه خدایان ایران را مانند ایزدان نگاهبان خاندان خویش می انگاشتند.

در قرن ۲ میلادی مهرپرستی در روم و برخی بندرهای مدیترانه غربی و متسعمره های نظامی و پادگانهای رومی در افریقا و برتانی و کرانه های رودخانه های راین و دانوب و در دورا در کرانه فرات گسترش یافت. گفته می شود در این زمان دیگر در آسیای صغیر پرستشگاههای مهر نبود ولی در ممفیس مهرکده ای وجود داشت که آن زمان همچنان برپا بود. گفته می شود در بسیاری جاها مهر با خدایان محلی یکی می شد.

در قرن ۳ میلادی در زمان گوردیانوس سکه هایی از مهر که روی آن نقشی از مهر در حال کشتن گاو نر حک شده ضرب شد ه که گرایش آنها به مهرپرستی را نشان می دهد. در زمان این پادشاه جنگ بزرگی میان ایران و روم در میگیرد و گفته می شود ضرب این سکه یا برای تبلیغ آیین مهر بوده و یا برای ادای احترام به خدای ایرانیان.

میترا در ایران، هند و یونان

در ودا،کتاب مقدس هندیان باستان، نام میترا چندین بار تکرار شده و معنی پیمان دارد. در اوستا، کتاب مقدس ایرانیان باستان در سرودی به نام مهریشت میترا ستایش شده است. چه در ودا و چه در اوستا نام میترا با نام های وارونا (از خدایان هندو) و اهورامزدا (خدای بزرگ ایرانیان) همراهست. خاورشناسان بر این باورند که در دورانهای باستان رقابتی میان مهرپرستان و پرستندگان خدای آسمان بوده است.

اگر بخواهیم آیین مهرپرستی را بهتر بشناسیم نباید دوگانه پرستی ادیان ایرانی را فراموش کنیم. در دین باستانی ایران اهورامزدا خداوند فرزانگی و فرمانروای جهان روشنی ست. گروهی از ایزدان گرداگرد او همواره با نیروهای بدکار و خدای تاریکی در نبردند. در این نبرد همیشگی میترا ایزدی “یزت” به شمار می رود که دستیار اهورامزداست و در صف ستیزندگان خیر و راستی نبرد می کند. آشکارست که میترا همان خدای روشنایی ست که در هند به خورشید مانند شده است.همچنین در یونان در حماسه هومر الهه هلیوس را همسان میترا می بینیم که در جهان می گردد و انتقام ستم دیدگان را می گیرد تا دوباره راستی در دنیا فرمانروایی کند. در باورهای ایرانیان باستان اورمزد یارانی به نام امشاسپندان دارد که از ذات او تراوش یافته اند؛ چنانکه در هند نیز ایزدان کهتری مانند آریامن (ایزد نگاهبان آریاها) و بهاگا (خدای سرنوشت) پیرامون میترا هستند. در هند این دو ایزد، آریامن و بهاگا، به هم پیوسته و سرائوسا (Sraosa) و آسی نام می گیرند که در واقع وجوه مشخصی از میترا هستند. این دو را بسان کوتس (Cautes) و کوتوپاتس (Cautopates) از همراهان میترا دانسته اند که در نماشنامه های مذهبی قرون وسطای مسیحی دیده می شود.

هفت پایه مهرپرستی

مهرپرستان در آیین خود هفت پایه یا هفت درجه داشتند که باید با تلاش بسیار این هفت درجه را پشت سر می گذاشتند تا به درجه پیر یا مرشد برسند. این هفت پایه از سیارات هفتگانه گرفته شده بود.

  • کلاغ
  • داماد
  • سرباز
  • شیر
  • ایرانی
  • پیک مهر
  • پدر

هرکدام از این هفت پایه یکی از سیارات را پشتیبانی می کردند. کلاغ عطارد، داماد زهره، سرباز مریخ، شیر مشتری، ایرانی ماه، پیک مهر خورشید و پدر را زحل پشتیبانی می کرد.

کلاغ آورنده پیام از سوی خدا به میتراست. علامت مخصوص کلاغ چوبی ست که دو مار دور آن چنبره زده اند. این چوب همان عصای جادویی هرمس – مرکور است. در یونان کلاغ مبشر آپولون است و در زاویه بالایی سمت چپ نقوش برجسته آپولون دیده می شود. در آیین مهری کلاغها ساقی و یادآورنده مراسم قربانی گاوند. کلاغ نماد عنصر باد است.داماد (همسر یا نمفوس) که نمادش مشعل چراغ شب زفاف است. این مشعل خود نماد فروغ نوین است که پیوند استواری با ایزد خورشید دارد. در شمایلی در کلیسای سنت پریسک یک نمفوس حجاب بر تن دارد و طوری تصویر شده که در بیننده این تصور را ایجاد می کند که مانند یک همسر با میترا یکی خواهد شد و ازدواجی عرفانی میان آنها انجام خواهد شد. داماد (همسر یا نمفوس) نماد عنصر آب است.

تصور مهری ها از سرباز تصوری واقع بینانه بود. آنها سرباز را شخصی ترسیم کرده اند که لباس قهوه ای بر تن و توبره ای روی شانه چپ دارد (نقاشی کلیسای سنت پریسک). توبره نیزه و کلاه نماد پایه سرباز هستند. مارس خدای پرخاشجو سرباز را پشتیبانی می کند. سرباز نماد عنصر خاک است. شیران بخور می سوزاندند و با آتش، تازه واردان را تصفیه می کردند. سربازان با نوعی غسل تعمید تقدیس می شدند و با آتش سرخ داغی بر پیشانی شان زده می شد تا بعنوان سرباز مهر شناخته شوند. شیر نماد عنصر آتش است.

ایزد موکل پایه پارسی در آیین مهری ماه است. کسی که به این پایه می رسید دستانش را با عسل پالوده می کردند. دلیل استفاده از عسل این بود که آن را عنصری می دانستند که از مرگ و میر دور میدارد. پارسیان باستان می انگاشتند عسل از ماه می آید و منی گاوی که میترا قربانی کرده در ماه جمع و پالوده شده و گیاهان و میوه های جدیدی پدید آورده است. پس ماه نگاهبان میوه ها و پارسی نماد آن بود. نشانه این پایه داس است. داس از چیزهایی ست که به ساتورن (دروگر ایزدی) هم منسوب شده است.

پیک خورشید نماینده خدای هلیوس – سل در روی زمین است و همین خدا او را پشتیبانی می کند. نماد این پایه از پایه های هفتگانه آیین مهری، تازیانه، هاله و مشعل ست. این خدا (هلیوس -سل) روزی دستور قربانی کردن گاو را داد. کلاغ این دستور را به میترا رساند. هلیودروموس پیمانی با میترا بست و او را در آغوش کشید و پیش از عروج به آسمان در ضیافتی به همراه میترا شرکت کرد.

پایه هفتم پدر(پیر) بود. پیر نماینده میترا روی زمین است. جامه اش مانند میتراست. نماد فرزانگی اش حلقه و عصاست. پدران یا پیران جشنی برپا می کردند و در آن نوجوانان تازه وارد را به پیشگاه میترا معرفی می کردند. یکی از نویسندگان سده سوم (پورفیریوس) می گوید سه پایه نخست از هفت پایه، در واقع خدمتگزار بودند و فقط کسانی که در پایه های برتر بودند می توانستند در مراسم آیینی شرکت کنند. برخی این سخن را نپذیرفته اند.

یکی از مراسم آیینی، مراسم خوراک مقدس بود که دسته جمعی در آن شرکت می کردند. در مهرکده پتو در یوگسلاوی قربانگاهی پیدا شده که درو طرف آن سل و میترا سیخی به دست دارند که تکه های گوشت به آن چسبیده و کلاغی در این تصویر هست که پرواز کنان به سمت خوراک می آید. پس کلاغ که پایه نخست این هفت پایه هست در مراسم شرکت داشته است.

زنان نمی توانستند در این آیین سری وارد شوند و فقط پسران و مردان حق ورود داشتند. پدر، ریاست هر گروه را داشت و او را «ساکردوس» یا «آنتیستس» می گفتند. در مراکز مهم یک پدرِ پدران هم بود که نقش ناظر کل یا اسقف را داشت. اداره هر گروه با رئیس آن گروه بود و هزینه گروه را افراد گروه می دادند. در آیین مهرپرستی طبقات اجتماعی وجود نداشت. شاه و گدا در کنار هم می نشستند. یکی از دلیل های شکست مهرپرستی در برابر مسیحیت را طرد زنان از انجمن های دینی و دلیل دیگر را زیاد بودن خدایان می دانند. گفته می شود روح دوران به جای تعدد خدایان به سوی یکتا پرستی گرایش پیدا کرده بود.

مهرکده

در آیین مهرپرستی سال دارای دو انقلاب و دو اعتدال بود. دو انقلاب تابستانی و زمستانی و دو اعتدال بهاری و پاییزی. هر کدام از اینها زمینه ساز جشن و سرور ویژه ای بودند. پرستشگاههای مهر در اروپا طوری ساخته شده بود که در اعتدال بهاری و پاییزی آفتاب به هنگام طلوع بر نقش مهر می تابید. دو مشعلدار مهر یکی به نام کاوتی، کوتس یا کاوتس (Kati, Kates) و دیگری به نام کاوتوپاتی،کوتوپاتس یا کاوتوپاتس (Katopati,Katopates) بودند. کوتس مشعل خود را در نقش مهر سربالا و کوتوپاتس مشعل خود را سر پایین نگه داشته اند. به این ترتیب کوتس نماینده آفتاب فروردین و کوتوپاتس نماینده آفتاب مهرگان بودند. برخی این دومشعلدار را نماینده برآمدن خورشید (طلوع) و فرو رفتن خورشید (غروب) می دانند.

پرستش مهر در غارهای طبیعی انجام می شد. این غارها باید نزدیک رودخانه ای می بود. در فرانسه (بورسنت آندئول)، در آلمان (شوارتزردن) و در یوگسلاوی (کاوتات اپیدورم و شهر نفرتارا نزدیک پلولی) تعدادی از این غارها وجود دارد که روی دیوار آن نقش نگاره ایست که میترا را در حال قربانی کردن گاو نشان می دهد. گاهی اگر در ناحیه ای غار مناسبی برای ساختن پرستشگاه نبود، مهرکده ای مصنوعی می ساختند که باید تاریک بود و هیچ روزنه ای به بیرون نداشت و در آن نمازخانه به شکل غاری ساخته می شد . گفته می شود غار نماد گنبد آسمان است بنابراین طاق مهرکده رابه شکل محدب می ساختند و با ستاره تزیین می کردند. در مهرکده ها معمولا راهرویی بود که در دو طرف آن سکوهایی برای نشستن پیروان در انتها ی آن سکویی برای جایگاه پیر یا مرشد وجود داشت. در جایی از مهرکده اتاقی برای گذاردن اسباب و آلات لازم برای مراسم دینی و همینطور برای پوشیدن لباس مخصوص مذهبی در نظر گرفته می شد.

در مهرکده های ایرانی گاهی پیش از محراب دو نمازخانه قرارداشت که آتش در آنها فروزان بود. گاهی حوضچه ای کوچک نزدیک در ورودی مهرکده بود. هدیه ها و نذرها یی که به مهرکده تقدیم می شد در دو طرف نمازخانه چیده می شد.

در مهرکده های رومانی و یوگسلاوی در گوشۀ نمیکتهای سنگی، محرابها و سکوهایی است که روی آن پیکره هایی از انسانهای مشعل به دست قرار گرفته است. گاهی نزدیک مهرکده ها چاله هایی برای استخوانهای حیوانات قربانی دیده می شود.

در پرستشگاههای مهر پرستندگان با هم غذا می خوردند. گفته شده است پیروان میترا هنگام خوراک دراز می کشیدند و خدمتکاران خوردنی ها و آشامیدنی ها را روی لبه برجسته جلو نیمکت می گذاردند. قدیس یوستینوس شهید گفته است در این مهمانی عمومی نان و آب می خوردند و اورادی می خواندند. ولی شواهدی هم هست که می گوید در این ضیافت ها شراب می نوشیدند. یکی از این شواهد صورتحساب هایی ست که از پرستشگاه مهر دورا به دست آمده در آغاز هزینه نان و شراب نوشته شده است. یکی دیگر نقش پرستشگاه مهر در هِدِرن هایم است. در این نقش آفتاب خوشه انگور بزرگی به مهر پیشکش می کند. همچنین شیرهایی که در پرستشگاه سنت پریسک دیده می شوند صراحی های شراب در دست دارند. در این مهمانی ها که به یاد پیوند (اتحاد) مهر با خورشید برگزار می شد گوشت گاو می خوردند. اگر گوشت گاو نبود گوشت گوسفند، بز و یا مرغ استفاده می شد. پرستندگان صبح، ظهر و غروب گرد می آمدند و روز هفتم هفته را مقدس می دانستند.

منبع: کتاب آیین میترا؛ مارتین ورمازرن (Vermasern)؛ ترجمه بزرگ نادرزاد

فرزانه کاوه، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، فارغ التحصیل سال 1370 هستم. افتخار شاگردی استادان بنام این رشته از شمار نوشین روانان سادات ناصری، محمود عبادیان، دانش پژوه و نیز جناب دکتر سعید حمیدیان و دکتر جلال الدین کزازی را دارم. در پی مطالعات پرشمار در زمینه ادبیات حماسی و اسطوره در روزهای پایانی سال 1398 تصمیم به راه اندازی وبسایت سپندارمذ گرفتم. در این وبسایت به بیان و تحلیل داستانهای حماسی و اسطوره ای از ایران و دیگر فرهنگها، شناخت اسطوره و نمادهای اساطیری، تاریخ و اسطوره می پردازم.

36 دیدگاه روشن افسانه میترا

  • با سلام و خسته نباشید
    از شما دوست گرامی تمنا دارم، در کنار ذکر کردن آیین های رومی و هدی میترا
    بیشتر به خود مهر یشت در اوستا بپردازید که مهمترین منبع در مورد مهر پرستی ایرانی است.
    متشکرم.

    • درود جناب مهرانزاده ارجمند، باسپاس از شما بخاطر مطالعه نوشتار و نیز سپاسی افزون بخاطر پیشنهاد ارزنده تان از آنجا که در این سایت به بررسی اساطیر ایران و جهان می پردازم و نیز به این دلیل که تطبیق باورها و اسطوره ها در فرهنگهای مخبلف از رویکردهای این سایت است ناگزیر درباره یک موضوع از ایران و فرهنگهای دیگر بجث می شود. باری، به دیده منت ازین پس رای شما نیز مد نظر خواهد بود. کامکار و بخت یار باشید.

    • درود جناب مهرانزاده ارجمند باسپاس از لطف و پیشنهاد شما این نوشتار در واقع گزیده ای از کتاب «آیین مهر» از مارتین ورمازرن است که به دلیل تحقیقی بودن و روشنگری برخی نکته ها انتخاب شد. شاد باشید و کامروا

  • برای مثال قربانی گاو توسط میترا هیچ جایی در فرهنگ باستانی ایران ندارد و صرفاً تعبیری رومی-یونانی بوده است.
    ِیک تعبیر اشتباه و بسیار تاسف آور از قربانی شدن گوشرون در یورش اهریمن به جهان مینوی
    در اسطوره ی آفرینش آیرانی.

    • دوست عزیز نیک میدانیم که مهر از ایزدان باستانی ایران و مربوط به دوران هند و ایرانیست. و نیز میدانیم که مهر از جمله معدود ایزدانی ست که پس از آمدن اشوزرتشت باقی مانده و در مهر یشت ستایش شده است. ولی آنچه مربوط به این ایزد باستانی به تمام در اوستا نیست. در اوستا برخی از جنبه های مهر که با آن آیین همخوانی بیشتری داشته ارائه شده است. حال آنکه مهر ایزدیست که از هند تا روم پرستندگان خود و آیین پر رمز و راز خود را داشته است. بنابراین محدود شدن به برخی آثار جنبه هایی از این ایزد را ناگفته گذاشته یا می گذارد.

  • با سلام و خسته نباشید به شما دوست گرامی،
    آز شما تمنا دارم در کنار پرداختن به آیین های رومی و هندی
    بیشتر به فرهنگ و آیین های ایرانی بپردازید. ّ
    برای مثال قربانی گاو توسط میترا هیچ جایی در فرهنگ باستانی ایران ندارد و صرفاً تعبیری رومی-یونانی بوده است.
    ِیک تعبیر اشتباه و بسیار تاسف آور از قربانی شدن گوشرون در یورش اهریمن به جهان مینوی در اسطوره ی آفرینش ایرانی.
    پیشنهاد می کنم به مهر یشت نگاهی دوباره بیندازید و اسطوره ی ایرانی میترا را معرفی کنید.
    نه آیین های سری رومی.

  • وای ک نمیدونم چی بگم واقعا ممنون این اطلاعات به قدری ارزشمندن ک اگ واقعا یکی میتونست درکشون کنه همچیزو بدست میاورد
    البرز کوه راجبش کم صحبت شده.
    البرز کوه شیوشگان قبله گاه مهرپرستان🙌❤

    • دوست ارجمند سپاس از مهرتان. بسیار خرسندم که مطالب را مفید دانستید. سپاس دوباره بابت پیشنهاد ارزشمندتان بدون تردید در نوشتارهای پسین در باره ی البرز کوه خواهم نوشت. شادباشید و کامروا.

  • با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما خانم کاوه گرامی مطالبی که در مورد آیین مهر پرستی و میترائیسم برای اطلاع عموم گذاشتین بسیار عالی بود
    با سپاس فراوان از زحمات شما

  • با سلام و احترام.
    سپاس بابت این نوشتار ارزشمند.
    برای یک برنامه به مناسبت شب یلدا و ارتباط آن با تولد و ظهور ایزدمهر، ممنون میشوم چنانچه ماسل به همکاری با همین موضوع هستید، راه های ارتباطی را بفرمایید.

  • با سلام متن بسیار عالی و جذاب بود راجب عصای پدر در مرحله هفت اینکه کاراییش چی بوده و چه شکلی و چه جنسی بوده چطور میتونم اطلاعات کسب کنم

    • درود جناب عنایت ارجمند. از مهرتان سپاسگزارم. در پاسخ به پرسش تان حتما میدانید عصا در اساطیر نماد قدرت، شکوه، بزرگی و قدرت است که یا در دست شاهان و فرمانروایان و حاکمانست یا در دست رهبران دینی و آیینی. عصای پیر در آیین مهری از نوغ دوم است یعنی عصایی ست که نمادی از آزمودگی و فرزانگی کسی ست که به مرحله پیر، پدر یا پاتر رسیده. او نماینده ایزدمهر روی زمین و میانجی او و انسانها به ویژه مریدانست. پس باید از دانش و تجربه ی حداکثری برخوردار باشد چرا که آموزگار مقدس است و عصا یکی از نمادهایی ست که این فرزانگی را بیان می کند. مارتین ورمازرن در کتاب آیین میتراییسم(ص ۲۶) می نویسد جنس این عصا از چوب است. برای آگاهی بیشتر کتاب تاریخ آیین رازآمیز میترایی در شرق و غرب از هاشم رضی، آیین پر رمز وراز میترایی از کومن فرانتس و ترجمه هاشم رضی را پیشنها می کنم. همینطور مقالهای با عنوان عصا و جایگاه نمادین آن در فرهنگ و باورهای باستانی از حمید کاویانی پویا و امیره امیری زرند در نشریه ادبیات تطبیقی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شماره ۱۹ میتواند راهنمای خوبی باشد.

  • سلام من یه سنگ کوچیک کنده کاری شده پیدا کرده ام که روی ان یک مشعل ویک خنجر و تصویر فوران اب از سنگ وچیزی شبیه به عصا یا کمان یا شلاق وجود دارد چطور می توانم عکس ان را برایتان ارسال کنم؟

  • در منطقه کرمانشاه گاو نذری میدهند و میگن نذری دائو وبه دائو قسم میخورن میگن یا دائو کاو سوار قسم به خدای که سوار بر گاو است لک می گویند یا داوت کاو سوار پس هنوز هم گاو قربانی میکنند قربانی با قربانی مسلمانان فرق میکنه ومسلمانان بعضی هاشون گوشت اون قربانی را نمی خورند در منطقه کوهدشت محلی است مربوط به ذالنور یا زنور یعنی خدای روشنای ونور اونجا از صخره ای آب میاد بیرون مردم بومی میگن زنور با تیر زده به صخره از اونجا اب میادمن خودم اونجا را دیدم از دل یه صخره آب میاد داستانش شبیه میتراس البته اهالی بومی اطلاعی از میترا ندارند اما خیلی شبیه و البته میگه امام زاده بود آیین مهر در تارپود منطقه غرب بخصوص کرمانشاه ولرستان زیاد است

    • درود جناب بیژن! بسیار سپاسگزارم از آنچه درباره قربانی گاو و موارد مرتبط با آن در منطقه کرمانشاه گفتید. برای من خیلی جالب بود اگر منبعی درباره این دست رسمهای بومی درآن منقطه می شناسید خوشحال می شم معرفی کنید. درباره صخره هم همینطور اصلا چیزی نشنیده بودم امیدوارم بتوانم آنجا را ببینم و درباره اش تحقیق کنم. سپاس از شما. کامکار باشید.

  • درود برشما خانم کاوه هنوز در ایران تعداد کمی وجود داره پیرو آیین مهر البته اطلاعاتی نمیگن ومخفی هستند تا ۱۰۰سال پیش زیاد بودن در ظاهر مسلمان هستند اما پیرو ایین مهر سر نخشون تو دراویش طریقتی باید پیدا کنی البته پیدا کردن درویش طریقتی بسیار کار سختیه یکی از پیروان میترا سال ۸۰ حدود ۲۱سال پیش در گذشت پرستش به مستیس در کیش مهر برون اند زین حلقه هشیارها.

    • درود بر شما دوست ارجمند. درباره اینکه آیا هنوز پیروان آیین مهر در ایران یا دیگر جاهایی که قلمرو این آیین بوده، هستند یا نه آگاهی دقیق ندارم. اما بسیاری از خرده آیین های آنها در رسومات ما باقیست. مثل عسلی که سر سفره عقد عروس و داماد به دهان می گذارند یا خود حلقه ازدواج و برخی جشنها و… . مصراعی از شعر حافظ هم که اشاره کردید ممنونم همینطور که می دانید در اشعار این شاعر بزرگ نمونه های بسیاری از آیین مهر را می توان یافت. سپاس از دیدگاه شما. شاد و پیروز باشید.

  • درودتان باد ایراندخت بسیار زیبا و قشنگ هم عکسهاوهم مطالب .
    بهروز راعی دهقی

  • باعرض سلام وادب
    بنده در جنوب شرق ایران اثار جالبی از دوران مهر پرستی پیدا کرده ام.همانطور که میدانید اشیا بسیار کمی از ان دوران بجا مانده ولی من سنگهای کوچیک کنده کاری شده ای یا فته ام که به احتمال بسیار زیاد مربوط به دوران مهر پرستی هستند.لطفا به ایمیل بنده یک پیام بدهید که عکس انها را برایتان ارسال کنم.

  • باسلام وعرض ادب
    بنده اثار ونشانه های جالبی از میتراایسم در جنوب شرق کشور عزیزمان ایران پیدا کرده ام چطور می توانم از جمله چندین سنگ کوچک کنده کاری شده که تصویر میترا به همراه مشعل وخنجر وکمان و…. در انها دیده می شود.خواستم شما هم عکس انها را ببینید چطور برایتان ارسال کنم؟
    با تشکر

  • سلام ممنون از مقالتون
    میشه در مورد آئین میترا در مورد هخامنشی اطلاعاتی به من در این زمینه بدهید

    • با درود درباره آیین میترا در دوره هخامنشی میدانیم هخامنشیان در آغاز دوران خود پابستگی بیشتری به دین زرتشت داشته اند. اما هرچه زمان می گذرد و ملل بیشتری زیر پرچم شاهنشاهی هخامنشیان می روند، ترکیب و اختلاط عقاید بیشتر می شود. در این میان مغان (روحانیان آیین میترا) بیش از دیگران در دگرگونی دین زرتشت و سوق دادن این دین به باورهای پیشین یا همان آیین میترا نقش دارند. از دوران هخامنشیان سه معبد کشف شده: یکی در پاسارگاد، یکی در نزدیکی مقبره داریوش و یکی در شوش که سومی مربوط به دوران اردشیر دوم بوده است. گفته می شود این معابد آتشکده بوده اند. ساختمان آنها ساده و اطاقی مکعب شکل است که با پلکانی وارد آن می شده اند. مغ ها در آنجا آتش مقدس را فروزان نگه می داشتند. اما آنطور که هرودت می گوید که آیین های مذهبی ایرانیان در هوای آزاد و نه در معبد انجام می شده، گمان می رود این چهار تاقی ها نه آتشکده که در واقع قربانگاه بوده اند. جایی که مردم برای خدایان خود، از شمار ایزد مهر قربانی می کرده اند و گردونه هایی را که به اسبان مقدس ایزدخورشید بسته بودند از آنجا حرکت می دادند.
      در زمان هخامنشیان انحراف از دین زرتشت کم کم آغاز می شود. هر چند شاهان این دوران به این دین بیش از دیگر ادیان پایبند بودند؛ و در میان آنها داریوش از همه بیشتر به دین زرتشت باور داشت، اما نه داریوش و نه جانشینان او هسته اصلی آموزه های زرتشت (یکتاپرستی) را چنان که باید درنیافته بودند. در کتیبه های آنها فقط اهورامزدا خدا نیست، او یکی از بزرگترین خدایان است.
      با آنکه زرتشت پرستش خدایان دیگر را نهی کرده بود مهر بعضی خدایان در دل و جان مردم و شاهان هخامنشی باقی بود. از میان این خدایان نخست ایزدمهر و سپس آناهیتا محبوب بودند. ایزد مهر بعنوان ایزد روشنایی و راستی و داد برای آنها جایگاه ویژه ای داشت. زرتشت یکی از کارهای اصلی اش پالودن پیکر بغان پرستی ( باور به خدایان) بود. چون مهر برای مردم اهمیت زیاد داشت، زرتشت او را از مقامش طوری پایین آورد که حتی او را در زمره امشاسپندان هم قرار نداد.
      اما پژوهشگران می گویند مهر در دوران هخامنشیان حیاتی دوباره یافت. چرا که مظهر پیمان، دوستی، شجاعت، راستی، پهلوانی و… بود. شاهان هخامنشی هم به چنین خدایی نیاز داشتند. ایزدی که بتواند اقوام بسیاری را زیر سیطره خود بگیرد. بنابراین آیین مهر به گونه ای رونق دوباره گرفت. این آغازی بود برای دگرگونی هایی که بعدتر باید انجام می شد. مبدئی که موجب سروده شدن یشت ها شد. چنانکه می دانیم یشت ها بازگشت به دوران بغان پرستی است.
      در دوران هخامنشیان بیش از همه گروه ارتشیان به ایزد مهر علاقه نشان دادند. برای آنها اهوره مزدا خدای مهتر بود اما با صفاتی که برای مهر قائل بودند گویی جایی جز یک یادکرد، برای اهورامزدا باقی نمی ماند.
      امیدوارم چیزی را که می خواستید گفته باشم. اگر در این زمینه اطلاعات بیشتری می خواهید پیشنهاد من آثار نوشین روان هاشم رضی است:۱- دین و فرهنگ ایرانیان پیش از زرتشت،۲- آیین مهر ۳- دین قدیم ایران را پیشنهاد می کنم. شادکام باشید.

  • سلام وقتتون بخیر ممنون از مطالب گرانقدر شما . بله همین الان هم ایزدبانو میترا خیلی ها میشناسند اما نه به عنوان دین بلکه به عنوان یکی از خدایان …. اما متاسفانه حکومت دینی مخالف ترویج آن است و من باورم این است روزی همه ما ایرانی ها به اصل خود که آیین مهر هست برمیگردیم . مهرتان روزافزون باد

    • درود برشما گرامی. با شما موافقم. شرایط موجود گاهی موجب میشه انسان به دنبال بهشت گمشده بگرده. پرگویاست که این اسطوره ها بیشتر برای شناخت چگونگی زایش فکر، اندیشه، باور و چگونگی پیدایش معیارهای اخلاقی و اجتماعیست. شناختی که نباید از آن غاقل بود. بسیاری کشورهای نوپاتر از موهبت داشتن این سرچشمه ها محرومند. باید قدر دانست و بر صدر نشست. اسطوره ها می تونند بازآفرینی و متناسب با نیازهای امروز جامعه به ویژه نیاز جوانان و پاسخ به پرسش های بیشمار آنها بازتولید بشن. سپاس فراوان از مهرتان. شادکام و پیروز باشید.

  • سپاس از شما و مقاله زیباتون
    واز صبوری و پاسخ تمام در جواب پرسش کننده ها خدا نگهدارتان باشد

    • درود یلدای گرامی. سپاس فراوان از مهرت. من ممنون مخاطبانی شون شما هستم که با یادداشت های پرمهرتان انرژی دوچندان برای ارائه نوشتارهای بیشتر را به من میدید. پاسخگویی به یادداشتهای ارزشمند شما کوچکترین کاریست که از دستم برمیاد. به خشنودی مخاطبان فرهیخته ای چون می بالم. شادکام و پیروز باشید.

  • درود بانوی بزرگوار 💜
    چند وقته پرسشهای اساسی متعدد !!! در مورد کیستم وکجایم دارم و بی دلیل ، اینجا نیستم !
    سپاسگزارم از نوشتار ارزشمندتون امیدوارم مانند ستارگان بدرخشید

    • درود برشما. سپاس از مهرتان. این پرسش که کیستیم و کجاییم از آغاز آفرینش با انسان همراه بوده و پرداختن به اساطیر از این نظر جذابه که می‌بینیم انسان در دورانی که هنوز از دانش بهره‌ای نداشت به این پرسشها چطور پاسخ میداد. شاد و سربلند باشید.

  • باسلام هنوز بین اسلام وتمدن امریکا وایران باستان اهورامزدا نتوانستم نکات مشترک مهم را که بیانگر یکتایی هست راپیداکنم …گیج شدم..باتشکر فرزانه خانم

    • درود بر شما دوست ارجمند. به گمانم موضوع‌تان خیلی کلی‌ست. چند بخش کنید شاید زودتر به نتیجه برسید. مثلا مقایسه آیین مهر با اسلام. مقایسه تمدن ایران پیش از اسلام و پس از آن و پیشینه تمدن در ایران و امریکا و … . کامکار باشید.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.