تیپ شخصیتی آتنا

تیپ شخصیتی آتنا

تیپ شخصیتی آتنا بعنوان یکی از اسطوره های باکره نشان می دهد آتنا نیز مانند آرتمیس به پاکدامنی و مجرد بودن پایبند بود. آتنا ایزدبانوی خرد و جنگ و صنعت که رومی ها او را با نام مینروا می شناسند اسطوره ی جنگجو ی زیبا و باوقاری بود که از قهرمانان منتخب خود پشتیبانی می کرد. او همچنین پشتیبان شهر آتن بود. شهری که نامش را از این کهن الگو گرفته بود. آتنا تنها اسطوره ی زن المپی ست که زره پوش، همراه سپری بر بازویش و نیزه ای در دستش تصویر شده است. لبه ی کلاهخودش عقب رفته تا زیبایی اش آشکار شود. از آنجا که او الهه ایست که در دوران جنگ، استراتژیست، و در دوران صلح سرآمد هنرهای دستی ست؛ او را با نیزه ای در یک دست و جام یا دوک نخ ریسی در دست دیگر تصویر کرده اند. این دو ویژگی به شکل دو مار به هم پیچیده، روی سپر یا لبه ی پیراهن آناهیتا دیده می شود. آتنا گاهی با یک جغد تصویر شده، پرنده ای که نماد خردست و چشمهای درشت و تیزبینی دارد. اگر آتنا با شخصیت دیگری به تصویر کشیده شده باشد، آن شخصیت حتما یک مرد است. مثلا او در کنار زئوس و پشت سر یا کنار آشیل یا اودیسه تصویر شده است. مهارت آتنا طرح ریزی و اجراست یعنی کارهایی که به یک اندیشه و فکر هدفمند نیاز دارد و نشان دهنده ی خرد آتناست. برای آتنا فکر منطقی ارزشمندست و او طرفدار برتری عقل و اراده و غریزه و سرشت است. برای آتنا برخلاف آرتمیس طبیعت وحشی چیزیست که باید رام شود و به کنترل درآید.

اسطوره شناسی آتنا

آتنا در قامت یک زن بالغ، با زره طلایی براق برتن و نیزه ای در دست، در حالی که فریاد جنگی می کشید از سر زئوس زاده شد. برخی این شکل به دنیا آمدن او را گونه ای سزارین می دانند. زئوس از سردرد طاقت فرسایی رنج می برد تا اینکه هفائیستوس، خدای صنعت، به یاری او آمد و با تبری دولبه سر او را شکافت تا راه بیرون آمدن آتنا باز شود. آتنا گمان می کرد فقط پدر دارد برای همین همیشه همراه زئوس و دست راست او بود. آتنا تنها کسی بود که زئوس، آذرخش و سپر مخصوص خود که نمادهای قدرتش بودند را در اختیارش می گذاشت.

مادر آتنا، متیس، الهه ی اقیانوسها بود. به گفته ی هسیود او نخستین همسر زئوس بود که به خاطر خردش مشهور بود. از آنجا که پیشگویی کرده بودند که متیس دو فرزند خیلی خاص خواهد داشت یک دختر که در دلیری و خرد همپای زئوس است و یک پسر که قلب همگان را تسخیر می کند و سرانجام پادشاهی همه انسانها و خدایان را از آنِ خود می کند، زئوس با نیرنگی متیس را بلعید تا از این رخداد پیشگیری کند. او با بلعیدن متیس ویژگی های متیس را از آنِ خود کرد.

خویشکاری آتنا

آتنا پشتیبان شهرها، پشتیبان نیروهای نظامی و اسطوره ی بافندگی، زرگری، سفالگری و خیاطی بود. او را الهام بخش کشتی سازان می دانند. همچنین او کهن الگویی ست که به انسان ها افسار داد تا اسب را رام کنند و به مردم یاد داد چگونه گاوآهن، شن کش و یوغ برای گاو نر بسازند. درخت زیتون هدیه ی ویژه ی او به مردم آتن بود که به کشت زیتون در این شهر انجامید. آتنا را نگهبان، مشاور، پشتیبان و متحد مردان قهرمان می دانند. معروفترین کمک و پشتیبانی آتنا از قهرمانان را در دو حماسه ی ایلیاد و اودیسه می بینیم. در جنگ تروآ، آتنا بسیار مراقب محبوبش آشیل، نیرومندترین و باقدرت ترین جنگجوی یونانی بود و همینطور به اودیسه (اولیس) در سفر طولانی بازگشت به خانه بسیار یاری رساند. آتنا بسیار مردسالار بود. او به شدت طرفدار پدرش بود. آتنا در مقام اسطوره ی خرد به خاطر استراتژی های موفق و راه حل های عملی اش مشهورست. او کهن الگویی ست که زنان منطقی از او پیروی می کنند. کسانی که عقل شان آنها را پیش می برد نه قلب شان.

شخصیت شناسی تیپ شخصیتی آتنا

زنی که در رفتار خود از کهن الگوی آتنا پیروی می کند، از نیمه مردانه ی روان خود، یا آنیموس خود دستور نمی گیرند. این خود اوست که بسیار خوب و منطقی فکر می کند. آتنا یک کهن الگوی زنانه است که نشان می دهد درست فکر کردن می تواند انسان را در گرماگرم یک موقعیت عاطفی حفظ کند تا بتواند راهکارهای مناسبی، در میانه ی تعارض انتخاب کند و این رفتارِ طبیعیِ برخی از زنانیست که از این کهن الگو پیروی می کنند. هنگامیکه یک زن دریابد که روش هوشمندانه ای را که بکار می گیرد، ویژگی زنانه ایست که به کهن الگوی آتنا که در روان او نهفته مربوط می شود، میتواند نگاه خوبی به خود داشته باشد و نگران این نباشد که دارد مردانه عمل می کند.

اگر در یک زن با تیپ شخصیتی آتنا چندین کهن الگو فعال باشد-به خاطر خردورز بودن آتنا- این زن می تواند تمام کهن الگوهای روان خود را متحد کند. مثلا اگر زن از هِرا انگیزه بگیرد و برای کامل بودن، نیاز به همسر داشته باشد آتنا می تواند به او کمک کند تا موقعیت را ارزیابی کند و راهکاری بیندیشد تا مرد مناسب خود را پیدا کند. آتنا در اسطوره اش به گونه ای تصویر شده که به مسائل مادی علاقه نشان می دهد.

آتنا یکی از اسطوره های باکره و آسیب ناپذیرست وقتی در روان زنی فعال می شود آن زن از اولویت های خودش و از خودش انگیزه می گیرد و روی آنچه برای خودش مهم است تمرکز می کند نه روی نیاز دیگران. از این نظر او خیلی شبیه آرتمیس است تنها فرقی که با آرتمیس دارد اینست که آتنا اسطوره ی باکره ایست که دنبال همکاری با مردانست در حالیکه آرتمیس همواره در رقابت با مردان و در حال پشت سر گذاشتن آنهاست. زنی که کهن الگوی آتنا در او فعالست به جای جدا کردن خود یا رد کردن مردان، از اینکه در میانه ی کارها و قدرت های مردانه باشد لذت می برد. ویژگی اسطوره باکره این امکان را به زن می دهد تا از گرفتار شدن در دام ها عاطفی و جنسی با مردانی که با آنها همکاری نزدیک دارد، دور بماند. او می تواند دوست، رازدار و همکار مردان باشد بدون آنکه احساسات یا صمیمیتی عاطفی پیدا شود. کهن الگوی آتنا در مقایسه با آرتمیس، نسخه ی بالغ تر و مسن تری از اسطوره ی باکره را نشان می دهد. او را بزرگسال معقول می خوانند چرا که جهت گیری واقع گرایانه و عمل گرایانه تری دارد و با استانداردهای بزرگسالان هماهنگ ترست و از خیال پردازی و ایده آل گرایی پیروی نمی کند.

تیپ شخصیتی آتنا یک طراح و استراتژیست است. او خرد خود را در فرماندهی نیروهای جنگی یا در پیشی گرفتن در رقابت های تجاری، تحصیلی، علمی، نظامی یا سیاسی نشان می دهد. مثلا آتنا را می توان در زنی دید که با داشتن تخصیلات بالا در رشته ی بازرگانی با یک استاد بزرگ همکار شده و پرشتاب رشد می کند. آتنا زن تیزهوشی ست. او عامل اصلی هر چیز را می شناسد. به خاطر همین هنگامی که ملاحظه های سیاسی یا اقتصادی وجود دارد او به خوبی راه خود را پیدا می کند. تیپ شخصیتی آتنا به خاطر استراتژیست بودنش مشاور خوبی برای یک مرد جاه طلبِ در حال رشد است. هوشِ تیپ شخصیتی آتنا باعث می شود او روی کارهای کاربردی و عملی تمرکز کند نه روی کارهایی بر اساس عاطفه و نیت های احساسی. او آنچه را باید به انجام می رساند و راه دستیابی به آنچه را میخواهد پیدا می کند. از آنجا که دیپلماسی ترکیبی از استراتژی، قدرت و مانورهای فریب آمیزست تیپ شخصیتی آتنا در این حوزه به خوبی می درخشد.

او می تواند درجه دکترا داشته باشد و به کرسی استادی دانشگاه برسد چرا که برای رسیدن به درجه باید فرد نکته های کلیدی و قوانین بازی در زمینه ی پژوهش، انتشار مقاله، شرکت در کنفرانس ها و دریافت بورس های پژوهشی را بداند که این برای آتنا دست یافتنی ست. البته از آنجا که پیشرفت، مربی و پشتیبان می خواهد و هوش و توانایی فکری به تنهایی کافی نیست، رشته ای که فرد می خواند یا آموزش می دهد یا پژوهش می کند، و نیز دانشگاهِ او و گروه آموزشی و … همه در رسیدن او به این درجه اثرگذارند.

آتنا کهن الگوی صنعت بود و چیزهایی می ساخت که هم زیبا و هم کاربردی بودند. او بیش از هرچیز به بافندگی علاقه داشت؛ کاری که در آن ذهن و دست همزمان باید کار کند. برای بافت یک پرده ی پرنقش و نگار، باید نخست به آنچه باید انجام شود، فکر کرد، سپس طرحی را طراحی و برنامه ریزی کرد و سرانجام ردیف به ردیف از روی آنها بافت. این جلوه ای از کهن الگوی آتناست که روی پیش بینی، برنامه ریزی و مهارت تأکید دارد.

تیپ شخصیتی آتنا در مقام دخترِبابا جذب مردان قدرتمندی می شود که مسئولیت پذیرند و شایستگی و قدرت دارند. او از حقوق و ارزش های مردسالارانه دفاع می کند. آتنا با یک زره زرین و براق به دنیا آمد و این زره پوش بودن برای او، یک سرشت آتنایی و به این معنی ست که دفاع عقلانی، زن آتنایی را از احساس درد مصون نگه می دارد. این درد چه از آنِ خودش باشد یا دردِ دیگری باشد. نگاه او به حقانیت مردها نگاه سنتی ست و باورهای سنتی در باره مردها، رفتار او را هدایت می کند. زنان آتنایی از نظر سیاسی محافظه کارند و در برابر تغییر مقاومت می کنند. آنها با شکست خوردگان، ستمدیدگان و شورشی ها همدل نیستند. تیپ شخصیتی آتنا زن را آماده می کند تا رابطه ی استاد و شاگردی با مردان قدرتمندی برقرار کند که مانند کهن الگوی پدرِ مرد سالار، یا آقای رئیس هستند. در این میان زن آتنایی انتظار وفاداری دوجانبه دارد چرا که وقتی او با مردی پیمان همکاری می بندد، سرسخت ترین پشتیبان آن مرد خواهد بود و از اختیارات آن مرد به بهترین شکل استفاده خواهد کرد. بسیاری از منشی هایی که زندگی خود را برای رئیس شان هزینه کرده اند از این دست هستند. در بحبوحه ی آشفتگی عاطفی، زن آتنایی آنچه را رخ می دهد می بیند، طبقه بندی و تحلیل می کند و تصمیم می گیرد در مرحله ی بعد چکار کند و به این ترتیب در برابر احساسات و عواطف نفوذناپذیر می ماند.

گاهی یک زن آتنایی در شرایط خاص تحت فشار و هجوم احساسات از طرف ناخودآگاه قرار می گیرد. در این وضعیت او از مرزهای آتنا فراتر می رود. مثلا اگر سلامت فرزندش به خطر بیفتد یا کس دیگری آسیب جدی ببیند، غریزه ی حمایتگری او از ژرفای کهن الگویش بیرون می زند و مانند ماده خرس خشمگین عصبانی می شود و این در واقع بخش آرتمیسی وجود اوست که فعال شده است.

زنانی که کهن الگوی آتنا در آنها فعالست خیلی میانه رو هستند و باصطلاح گفته می شود اعتدال طلایی دارند. چرا که زیاده روی و افراط نتیجه احساسات یا نیازهای شدید و یا ناشی از طبیعتی شهوت آلود، زاهدمآب، ترسو یا حریص است که همه اینها با سرشت آتنا در تضادند. کهن الگوی آتنا همیشه می خواهد رویدادها را کنترل کند و نگاهش به اینست که مبادا تغییر در یک روش موجب ناکارآمدی شود. یکی از تفاوتهای آتنا با آرتمیس اینست که آرتمیس هدفش را انتخاب می کند و برای رسیدن به آن رقابت می کند ولی زره پوش نیست. آرتمیس پیراهن کوتاهی به تن دارد در حالیکه آتنا زره پوش است و زره پوش به دنیا آمده است. آرتمیس هر برخورد فریبکارانه یا دشمنانه ی غیر منتظره را شخصی قلمداد می کند و عصبانی یا آزرده می شود و ممکن است احساساتی شود و نتواند آنگونه که باید و شاید درست واکنش نشان دهد اما آتنا در این موقعیت با خونسردی اتفاقات را ارزیابی می کند.

والتراف. اوتو در کتاب خود به نام خدایان هومری، کهن الگوی آتنا را «همیشه نزدیک» می خواند چرا که در آثار هومر- ایلیاد و اودیسه – می بینیم آتنا پرشتاب برای پشتیبانی از قهرمانانش بدون اینکه دیگران او را ببینند حاضر می شود و در گوش آنها زمزمه می کند. آتنا قهرمانان خود را به خویشتن داری در رقابت با رقیبانشان فرا می خواند و بر این اساس به آنها امتیاز می دهد. زن آتنایی برای رسیدن به هدف یا مبارزه با رقیبانش بی پروا و زیرک است. همانطور که اسطوره ی آتنا در جنگ تروا هنگامیکه آشیل(قهرمان یونانی) در برابر هکتور(قهرمان تروا) قرار گرفت، با استفاده از یک تکنیک کثیف هکتور را فریب داد و موجب شد هکتور فکر کند برادرش در کنارش است و نیزه های او را حمل می کند. بنابراین تنها نیزه اش را پرتاب کرد و برگشت تا از برادرش نیزه ی دیگری بگیرد اما متوجه شد که تنهاست و دیگر چیزی به پایان کارش نمانده است. اینجا آتنا فکر نکرد که آیا این کار عادلانه یا اخلاقی ست یا نه؟ مهم این بود که به هدفش که پیروزی بر رقیب است برسد.

هنگامی که تیپ شخصیتی آتنا رفتار کسی را ارزیابی می کند، اصلی ترین معیارش کارآمدیست. او کاری به ارزش های احساس مانند درست یا اشتباه بودن، و خوب یا بد بودن ندارد. او به سختی می تواند بفهمد چرا مردم به خاطر مسائل غیر اخلاقی بخصوص وقتی به آنها مربوط نمی شود؛ عصبانی می شوند و چرا درباره ی اصول یک موضوع یا ابزار استفاده برای رسیدن به یک نقطه ی مطلوب بحث می کنند.

دکتر شینودا بولن می گوید از آنجا که آتنا اسطوره ی سلامت و تندرستی هم بود در نظر من یک زن آتنایی یکی از آن زنان تر و تمیز و اتو کشیده ایست که در تمام زندگی شان لباس های شیک و رسمی می پوشند. او می گوید در واقع روان زن آتنایی مانند همان لباس های شیک واتو کشیده است. کاربردی بالا با دوام و با کیفیت بالا که تحت تأثیر مد قرار نمی گیرد.

تیپ شخصیتی آتنا و اثر مدوسا

تیپ شخصیتی آتنا اثر مدوسایی دارد. یعنی زن آتنایی این توانایی را دارد که دیگران را مرعوب خود کند و انگیزه ی نیروی زندگی و خلاقیت کسانی را که مانند خودش نیستند بگیرد. در اسطوره ی آتنا می بینیم روی سپر آتنا، تصویر سر گُرگون یا همان سرِ مِدوسا نقش بسته که نماد قدرت آتناست. مدوسا هیولایی بود که روی سرش به جای مو، مار روییده بود. او ظاهری ترسناک داشت و هرکسی را که به او خیره می شد، به سنگ تبدیل می کرد. زن آتنایی هم این قدرت را دارد که نیروی زندگی را از تجربه های دیگران بگیرد و روابط انسانی را به حالت ایستا درآورد. او با تمرکز روی واقعیت ها موجود و جزئیاتِ نیازمند به اثبات منطقی، به راحتی می تواند یک گفت و گو را به بحثی خشک درباره ی جزئیات تبدیل کند. تیپ شخصیتی آتنا با نظرهای انتقادی اش و با پرسش های موشکافانه اش به طور ناخودآگاه تجربه ی هدفمند یک فرد را بی ارزش می کند. آتنا نسبت به مسائل معنوی و اخلاقی بی تفاوت و نسبت به مشکلات دیگران در زمینه ی روابط شان بی حوصله است. او از هرگونه ضعفی بیزارست.

اثر مدوسایی آتنا گاهی می تواند خسته کننده یا عصبانی کننده باشد. هرگاه زن آتنایی در جایگاه قدرت یا قضاوت قرار بگیرد می تواند نیروی مدوسا را در بالاترین اندازه ی ممکن بکار گیرد و باعث وحشت و از کار افتادن طرف مقابل شود. بطور معمول، زمانی کسی در برابر قضاوت موشکافانه ی دیگری احساس سنگ شدن می کند، که آن فرد قدرت دارد تا پیشرفت شغلی یا موقعیت تحصیلی او را به خطر بیندازد. چنین فردی معمولا یک مرد زئوسی ست که سپر برداشته است. اما از آنجا که این روزها زنان نیز به قدرت دست پیدا گرده اند، زنان بیشتری هر روز سپر بر می دارند و اگر مانند آتنا عمل کنند به خوبی اثر مدوسا را نشان می دهند.

زنان آتنایی معمولا از اثر مدوسایی خود ناآگاهند. آنها نمی خواهند موجب ترس و وحشت شوند. آنها فقط می خواهند کارشان را به بهترین روش انجام دهند. اما ممکن است ناخودآگاه کاری را بکنند که گوته اشاره کرده است:”ما با موشکافی، فرد را می کشیم”. نتیجه ی این رفتار اینست که او امکان هرگونه رابطه ی حسی، قلبی و درست را از دست می دهد. چرا که وقتی زنی ( به طور استعاری) زره پوشیده و سپری با نقش مدوسا دست گرفته، ضمن اینکه نشان می دهد به هیچ رو آسیب پذیر نیست؛ می گوید که خوب مسلح شده و همین موجب فاصله عاطفی او و طرف مقابل می شود. اگر زن آتنایی بخواهد این ویژگی خود را اصلاح کند باید سپر خود را زمین بگذارد. هرگاه او از قضاوت دیگران و غلط انگاشتن افکار و زندگی آنها دست بردارد، و بداند می تواند از دیگران چیزهایی یاد بگیرد و چیزهایی را با دیگران به اشتراک بگذارد توانسته سپر مدوسانقش خود را کنار بگذارد.

مشکلات روان شناختی تیپ شخصیتی آتنا

تیپ شخصیتی آتنا منطقی ست و هرگز کنترل ذهن، قلب و اراده ی خود را از دست نمی دهد. او در میانه یاعتدال طلایی می ماند و تحت تأثیر عواطف و احساسات غیر منطقی قرار نمی گیرد. آتنا از کهن الگوهای آسیب ناپذیرست و احساسات ناگهانی و غیرمنطقی در او اثر ندارد. کارهای او کاملا آگاهانه است. زنی که تیپ شخصیتی آتنا را دارد نه قربانی عواطف دیگران می شود و نه قربانی عواطف خودش. مشکلات زن آتنایی از ویژگی های شخصیتی خود او به وجود می آید: از «زره بپوش و سپر بردار». رشد تک بعدی آتنا موجب می شود از باقی بخش های وجودش که نیاز به رشد دارد، غافل بماند. او درباره ی غریزه کم می داند و فکر کردن به غریزه برای او مانند فشار آوردن به محدوده های جسمش است. آتنا زن را بالاتر از غریزه نگه می دارد. پس او غریزه ی مادری، جنسی و تولید مثل را درک نمی کند. زنی که اینگونه زندگی می کند به سمت تک بعدی شدن پیش می رود. او برای دوری از تک بعدی شدن، وقتی دیگران از تجربه های عاطفی شان حرفهایی می زنند که برای او ناشناخته و برای دیگران مهم است؛ باید تلاش کند آنچه را دیگران می گویند تصور کند. او لازم دارد بفهمد که تمایلش به دلیل و برهان او را از قابلیت های رشد نیافته خود، و از دیگران دور نگه داشته است.

اسطوره ی آتنا هرگز کودک نبود. او در قالب یک بزرگسال از سر زئوس به دنیا آمد. این کودکی نکردن (کودکی گمشده) از تجربه ی زنان آتنایی دور نیست او در کودکی فقط در حرف، یک دختر کوچولوست ولی در عمل ذهنی واقع گرایانه دارد. او به خاطر این سرشت بسیاری از تجربه های کودکی را که ممکن است در بزرگسالی نیاز داشته باشد از دست می دهد. برای همین نیاز دارد تا در درون خود آن کودکی را که هرگز نبوده کشف کند. همان کودکی که با دیدن چیزهای جدید تعجب می کند یا به هیجان می آید. زن آتنایی برای بازیابی کودک درون خود باید قالب بزرگسال معقول را کنار بگذارد و به زندگی مانند یک کودکی حیرت زده که همه چیز برایش جدید و قابل کشف است، نگاه کند. زن آتنایی باید یاد بگیرد وقتی کسی درباره ی تجربه ای برای او حرف می زند، خوب به او گوش دهد و تا جایی که می تواند صحنه و احساساتی را که توصیف می شود، در ذهن خود مجسم کند. چرا که یک کودک پیش زمینه ی ذهنی از هیچ چیز ندارد و در برخورد با چیزهای تازه به آنها برچسب «پیش پا افتاده» و «معمول» نمی زند و آنها را بایگانی نمی کند. زن آتنایی که می خواهد کودک درون خود را پیدا کند، اگر در یک موقعیت عاطفی قرار می گیرد، باید در آن موقعیت بماند و به دیگران اجازه دهد او را آرام کنند. او نیاز دارد بازی کند، بخندد، گریه کند و در آغوش گرفته شود.

بر اساس اسطوره ها، آتنا دختری بود که از سرِ پدرش، زئوس به دنیا آمد پس بی مادر بود و به اینکه تک والدست افتخار می کرد. او مادرش متیس را نمی شناخت. به همین منوال زن آتنایی از جنبه های گوناگون بی مادرند. آنها نیاز دارند مادر خود را بیابند و برای او ارزش قائل شوند و نیز به خودشان اجازه دهند مادر شوند. او مادرش را دستِ کم می گیرد ولی نیاز دارد که پیش از آنکه هر نوع شباهتی را بین خود ومادرش ارج بگذارد، مادرش را کشف کند. او دچار کمبود ارتباط با کهن الگوی مادرست و برای اینکه حس مادری را عمیق و غریزی تجربه کند، باید این ارتباط را در خود زنده کند. برای یک زن آتنایی مفیدست بداند ارزش های زنانه و مادرسالارانه که روزگاری وجود داشت، با فرهنگ پدرسالارانه که بعدها غالب شد بلعیده شد. با این دیدگاه جدید او می تواند درباره ی خودش، مادرش و زنان دیگر متفاوت فکر کند و این روابطش را با افراد بهبود می بخشد.

همذات پنداری با آتنا

مانند آتنا زندگی کردن یعنی در ذهن و به شکل هدفمند زندگی کردن. او در ذهن خود زندگی می کند زیرا از تجربه ی کاملِ بودن در بدنش بی بهره است. او درباره ی غریزه کم می داند و فکر کردن به غریزه برای او مانند فشار آوردن به محدوده های جسمش است. آتنا زن را بالاتر از غریزه نگه می دارد. پس او غریزه ی مادری، جنسی و تولید مثل را درک نمی کند. زنی که اینگونه زندگی می کند به سمت تک بعدی شدن پیش می رود. زن برای فرا رفتن از آتنا باید بداند که آتنا او را محدود کرده و باید بتواند دیدگاه های دیگر را بپذیرد و جنبه های دیگر وجود خود را پرورش دهد. او میتواند این کار را به تدریج انجام دهد. به این شکل که وقتی دیگران از تجربه های عاطفی شان حرفهایی می زنند که برای او ناشناخته و برای دیگران مهم است؛ باید تلاش کند آنچه را دیگران می گویند تصور کند. او لازم دارد بفهمد که تمایلش به دلیل و برهان او را از قابلیت های رشد نیافته خود، و از دیگران دور نگه داشته است. او برای کارش زندگی می کند. اگرچه او از همکاری و دوستی با دیگران لذت می برد اما از صمیمیت عاطفی، شور جنسی، هیجان و خلسه بی بهره است. او از ناامیدی و رنج عمیقی که می تواند نیاز یا پیوند با دیگران را ایجاب کند؛ درکی ندارد. همذات پنداری با آتنا زن را از دست عواطف انسانی رها می کند. احساسات او به خوبی با این کهن الگو تعدیل شده و در اندازه ی متوسطی قرار می گیرد. در نتیجه او خود را از همدردی با دیگران، و تحت تأثیر موسیقی یا هنری که احساسات زیادی را بیان می کند و نیز تجربه های عرفانی جدا می کند.

چگونه آتنا را در خود پرورش دهیم؟

زنانی که سرشت شان مانند آتنا نیست می توانند این تیپ شخصیتی را از راه تحصیل و کار در خود پرورش دهند. تحصیل نیاز به رشد ویژگیهای آتنایی دارد. وقتی یک زن درس و دانشگاه را جدی می گیرد، در واقع عادتهای مطالعاتی منظمی را در خود شکل می دهد. شغل نیز اثر مشابهی دارد. حرفه ای رفتار کردن، نشان می دهد که زن هدفمند، بی طرف و ماهرست. در این میان زنی که احساسات عمیقی نسبت به دیگران دارد اگر در رشته پزشکی یا پرستاری وارد شود می بیند که نیاز دارد با خونسردی همه چیز را خوب ببیند و سپس تفکر منطقی و مهارت های زیادی به دست آورد. البته همه ی رشته های تحصیلی به پرورش این کهن الگو نیاز دارند. چرا که یاد گرفتن حقایق عینی، دقیق فکر کردن و آمادگی برای آزمون های زیاد همگی تمرین هایی برای پرورش آتنا هستند. گاهی آتنا بیش از اندازه رشد می کند. مثل دختر جوانی که در خانواده ی نامناسبی بزرگ شده اما از نظر میزان تحصیل، شعل یا درک با آنها فاصله ی زیادی دارد؛ این دختر یاد می گیرد احساساتش را پنهان کند و زره حفاظتی به تن کند. او ارتباط خود با احساساتش را از دست می دهد چرا که در غیر اینصورت آسیب می بیند. او یاد می گیرد که برای بقا، امکانات و شرایط را خوب ببیند و بسنجد و درست برنامه ریزی کند. بنابراین می توان گفت کهن الگوی آتنا هر جا که یک زن می رود تا قربانی شود، فعال می شود و طوری برنامه ریزی می کند تا از شرایط رها شود و آسیب نبیند.

کودکان و تیپ شخصیتی آتنا

کودک آتنایی مانند کودکان آرتمیسی بسیار تواناست و تمرکز بالایی دارد با این تفاوت که کودک آتنایی چارچوبی ذهنی و فکری دارد. کودک آتنایی ممکن است در سه سالگی خود خواندن را یاد بگیرد. او همین که چیزی به نام کتاب را بشناسد دیگر تمام مدت سرش در کتاب خواهد بود. وقتی که کودک آتنایی کتاب نمی خواند، حتما دنبال ردپای پدرش است: بابا چرا؟ بابا این چطور کار میکند؟ یا بابا نشانم بده! او معمولا از مادر نمی خواهد چیزی را به او یاد دهد مگر اینکه مادری آتنایی داشته باشد که به او پاسخ منطقی بدهد. دختران آتنایی کنجکاوند و می خواهند اطلاعات بیشتری به دست بیاورند و بدانند که هر چیز چطور کار می کند.

والدین تیپ شخصیتی آتنا

اگر دختر آتنایی بعنوان دختر بابا، یک پدر موفق داشته باشد که به او افتخار کند، دختر راه پدر را دنبال می کند. وقتی که دختر بزرگ می شود پدر به او کمک می کند که تمایلات طبیعی اش را دنبال کند. چنین دختری در امنیت کامل بدون اینکه نگران اثبات توانایی هایش باشد بزرگ می شود چرا که الگوی او یعنی پدرش تمام امکانات را نثار او کرده و اعتماد به توانایی «حق ذاتی» او می شود. این دختر در بزرگسالی به راحتی قدرت خود نشان می دهد و آن را به کار می گیرد تا توانایی هایش را آشکار کند. اما همیشه یک دختر آتنایی پدر زئوسی که او را خیلی دوست داشته باشد یا پشتیبان او باشد، ندارد. در این شرایط یکی از عوامل اصلی رشد کهن الگوی آتنا از بین می رود. گاهی دختران آتنایی پدران موفقی دارند ولی آنقدر پدر سرش شلوغست که نمی تواند به آنها توجه کافی داشته باشد. برخی پدران زئوسی هم از دختران خود انتظاراتی دارند که با این جمله ها بیان می کنند: “کله ی قشنگت رو با معلومات پر نکن”! یا ” این چیزی نیست که یه دختر کوچولو بخواد باهاش بازی کنه”! یا ” این به تو مربوط نیست این یه موضوع کاریه”! این دست پدران شخصیت آتنایی دخترشان را سرزنش می کنند و به گونه ای از آنها می خواهند سنتی رفتار کنند. در این شرایط دختر آتنایی احساس می کند آنطور که هست پذیرفته نیست در نتیجه اعتماد به نفسش را در زمینه ی توانایی هایش از دست می دهد.

اگر یک دختر آتنایی پدری مانند زئوس نداشته باشد، یعنی پدری که هم بسیار به او علاقمند باشد و هم از او پشتیبانی کند؛ مثلا پدری که ورشکسته است، معتادست یا حتی شاعر و نویسنده ای گمنامست؛ کهن الگوی آتنا در این دختر ناقص شکل می گیرد. یعنی او توانایی های بسیاری برای کارهای بسیاری دارد ولی اشتیاقی برای بکار گیری آنها و رسیدن به موفقیت را ندارد. او حتی اگر در برابر دیگران موفقیتی به دست آورد احساس می کند حقه بازیست و بالاخره مچش را می گیرند.

مادران دختران آتنایی با دخترانشان کمبود رابطه دارند. زیرا هر چند دختر و مادر از یک جنس یعنی زن هستند ولی ماردانی که دختراشان تیپ شخصیتی آتنا دارد، در برابر دخترشان احساس ناکافی بودن دارند. به نظر این مادران دخترشان از جنس آنها نیست. وقتی این مادرها از آدم ها و احساسات حرف می زنند، دختر آتنایی بی توجه است. دختر آتنایی دوست دارد بداند وسایل چگونه کار می کنند و می بیند که مادر هیچ درکی از این موضوع ندارد. بنابراین مادر را نالایق قلمداد می کند. این نوع رابطه البته تأثیر مشابهی روی دختر دارد. برخورد این مادر وقتی به دختر می گوید:”حداقل وانمود کن یه دختر هستی”! یا ” تو هیچ چیز جز یه ماشین حساب نیستی”! این احساس را به دختر می دهد که چیزی در تو اشتباهست و این می تواند دختر را فلج کند.

بنابراین فقط زن آتنایی که پدر و مادری مانند زئوس و متیس یعنی پدر موفق در جلوی صحنه و مادری پرورش دهنده در پشت صحنه داشته باشد می تواند خوب رشد کند، اعتماد به نفس بالا داشته باشد و به موفقیت های بسیاری برسد. این دختر یا نقش پسر بزرگ خانه را ایفا می کند و یا واقعا در خانه ایست که پسر نیست یا حتی ممکنست او تک فرزند باشد یا در خانواده ای باشد که چند دختر هست و او بزرگتر از دیگرانست، یا برادری دارد که به دلیلی ناتوان است و پدرشان را نا امید کرده در این شرایط او تنها کسی ست که می تواند پدر را به خواسته هایش برساند. دختر آتنایی که تصویر مثبتی از خود داشته باشد و تضاد درونی و بیرونی برای پیگیری خواسته های بلندپروازانه اش نداشته باشد احتمالا یا فرزند پدر و مادری بطور کامل شاغلست یا مادری موفق دارد. در این شرایط مادر الگوی اوست و پشتیبانی کامل پدر و مادر را هم دارد.

تیپ شخصیتی آتنا و نوجوانی و جوانی

دخترانی با تیپ شخصیتی آتنا به طور خطی فکر می کنند و به جزئیات توجه دارند. آنها فکر می کنند همه دخترها خنگ و کند ذهن اند. این درست نظری ست که ممکن است پسران نوجوان درباره ی دخترها داشته باشند. آتنایی ها تلاش می کنند تا مهارتهای خود را بالا ببرند. دختران آتنایی در سنینی که دختران دیگر ممکن ست دردسرساز باشند هیچ دردسری درست نمی کنند.

بیشتر دختران جوان یا نوجوان که از کهن الگوی آتنا پیروی می کنند به موتور ماشین علاقه دارند. تعمیر وسایل را یاد می گیرند. در یادگیری کامپیوتر اشتیاق نشان می دهند. برنامه نویسی کامپیوتر را خیلی آسان یاد می گیرند. آنها درباره ی بازار سرمایه می آموزند و در آن سرمایه گذاری می کنند. یک دختر جوان یا نوجوان آتنایی به جای اینکه از حشره ی عجیبی بترسد بیشتر علاقمندست تا آن را بررسی کند. همانطور که آتنا در بافندگی سرآمد بود، یک دختر آتنایی می تواند در خیاطی، سوزن دوزی و بافندگی سرآمد باشد یا از صنایع دستی دیگر لذت ببرد. او این لذت را با مادرش یا دختران دیگر به اشتراک می گذارد. دختر آتنایی از کارهای کوچک مانند دوختن لباس برای عروسک یا هر کار کوچک انگیزه نمی گیرد. چیزی که او را راضی می کند رسیدن به استادیست. تشویق به خاطر کیفیت کارش نیز خیلی به او انگیزیه می دهد. دختر جوان یا نوجوان آتنایی ممکن ست عضو باشگاه شطرنج باشد یا در مسابقه های علمی شرکت کند. به احتمال زیاد به ریاضیات علاقه دارد یا وقتش را در آزمایشگاههای شیمی، فیزیک و کامپیوترمی گذراند.

دختران با تیپ شخصیتی آتنا جیغ نمی کشند و هرگز گریه و زاری در آنها دیده نمی شود. تغییرات هورمنی به سختی روی رفتار و حالتهای آنها اثر می گذارد. او در دوران دبیرستان بیشتر مایل است با پسرهایی که از نظر هوشی و درسی با او برابرند وقت بگذراند. دختران آتنایی بیشتر برون گرا و اجتماعی هستند و از قدرتشان برای یافتن هم پیمانان و همراهان اجتماعی و نگهداری آنها استفاده می کنند. آنها خوب می دانند چگونه در محیط های اجتماعی رقابت کنند و چگونه همزمان محبوب بمانند؛ بدون اینکه درگیر روابط عاطفی شوند.

زنان آتنایی برای آینده برنامه ریزی می کنند و بیشتر از هرچیز روی هدفهای پس از دوران دبیرستان تمرکز دارند. آنها بررسی می کنند که در چه دانشگاهی می توانند درس بخوانند و حتی اگر خانواده نتواند هزینه دانشگاه را تأمین کند آنها راهی برای گرفتن بورس یا کمک مالی پیدا می کنند. دانشگاه برای بیشتر زنان آتنایی محیط آزادیست و رشته ای که خودشان انتخاب می کنند موجب می شود احساس کنند آزادتر از دوران دبیرستان اند. از آنجا که زنان آتنایی با مردان سازگاری دارند و برای آنها احترام قائلند دانشگاه های مختلط را بیشتر دوست دارند.

تیپ شخصیتی آتنا و کار

زن آتنایی دوست دارد از خود اثری به جا بگذارد. آنها به سختی کار می کند و هر چیز را به سرانجام می رساند. آنها واقعیت را آنطور که هست می پذیرد و خود را با آن سازگار می کند. برای همین سنین بزرگسالی برای او سالهای پرباریست. اگر او در حوزه ی دانشگاهی فعالیت کند می تواند یک پژوهشگر شود. زیرا با رویکرد منطقی و توجهش به جزئیات می تواند آزمایش های بسیار انجام دهد یا اطلاعات زیادی گردآوری کند. او بیشتر به موضوع هایی علاقه دارد که در آنها تفکر منطقی و توجه به شواهد مهم باشند. تیپ شخصیتی آتنا به ریاضیات و علوم علاقه دارد و به دنبال رشته هایی مانند تجارت، حقوق، مهندسی یا پزشکی می رود. رشته هایی که معمولا مردانه انگاشته می شوند و زن آتنایی دوست دارد جزو معدود زنانی باشد که به آن وارد می شوند. زن آتنایی در تمام سالهای زندگیش پرانرژی و فعالست. او با جدیت نخست در خانه، بعد در محل کار و سپس در اجتماع بصورت داوطلب کار می کند. او حامی مؤسسه های سنتی و محافظه کارست. زن آتنایی متأهل از طبقه ی متوسط به بالا، ستون فقرات موسسه خیریه و کلیساها و … است.

یک زن آتنایی می تواند آموزگار خوبی باشد. او مطالب را روشن توضیح می دهند. او این هنر را دارد که فرآیندهای پیچیده را گام به گام توضیح دهد. او یک آموزگاری سخت گیرست که بالاترین انتظارات را دارد و هیچ عذری را نمی پذیرد. او از دانش آموزانی که با او رقابت فکری می کنند خوشش می آید. بعنوان یک زن صنعتگر او ابزاری می سازد که هم از نظر کاربردی و هم از نظر زیبایی قابل توجه اند. او فکر اقتصادی دارد و به همان اندازه که برای ساخت چیزی وقت می گذارد، به فروش آن چیز هم اهمیت می دهد.

زن آتنایی که در بیرون خانه کار می کند ممکن است در بازی قدرت، سیاست، تجارت یا حقوق، گیر بیفتد و پس از مدتی احساس کند که ذهنش لحظه ای استراحت ندارد. وقتی او به این نتیجه برسد که شغلش او را تحلیل برده و نیاز به کمی تعادل دارد، بعنوان اسطوره ی صنایع، راهی روان شناختی پیدا می کند تا ذهنش را از کار رها کند. برخی از زنان آتنایی ممکن است به بافندگی، خیاطی، سفالگری یا یک صنعت روی بیاورد و با این راه تا اندازه ای از کار خود فاصله بگیرد.

تیپ شخصیتی آتنا و ارتباطات

همانطور که آتنا از سر پدرش، زئوس به دنیا آمد و در آغاز می پنداشت که مادری ندارد، دخترانی که تیپ شخصیتی آتنا را دارند از کودکی به پدر علاقمند و وابسته اند. آنها همانندی شخصیتی و ذهنی بین خودشان با مادرشان احساس نمی کنند. برای همین کمی که بزرگتر می شوند دوستان صمیمی از جنس خود، یعنی از میان دخترها ندارند یا کمتر دارند. آنها احساس خواهرانه ای به زنان ندارند و بین خودشان و زنان سنتی شباهتی نمی بینند. آنها همچنین بین خودشان و زنان مدافع حقوق زنان هم شباهتی نمی بینند. هرچند ممکن است به خاطر شاغل بودنشان طرفدار حقوق زنان به نظر آیند.

در اسطوره یونانی، آتنا یک دوست صمیمی به نام یوداما یا پالاس داشت که با او مانند خواهر بودند. روزی آنها در حال بازی و مسابقه بودند که اتفاقی نیزه ی آتنا به دوستش خورد و موجب مرگ او شد. این روایت می گوید زن آتنایی می تواند به خاطر نیازش به برنده شدن دوستی اش را با دختران دیگر از بین ببرد. او گاهی هم به خاطر اینکه با دختران دیگر احساس همدلی ندارد، با آنها دوستی اش را پایان می دهد. دختران آتنایی از دوران بلوغ یا حتی پیش از آن دوست صمیمی دختر ندارند. اینجا دوست صمیمی کسی ست که دختر نوبلوغ با او در باره تغییرات جسمی، مشکلات با پدر و مادر، نگرانی از آینده، پسرها، رابطه جنسی، مواد مخدر یا اضطرابهای این دوران گفتگو می کند. برخی از دختران هم ممکن ست در این دوران با دوست صمیمی خود از احساسات شاعرانه، خلاقانه، افکاری درباره مرگ، جنون، عرفان یا تضادهای مذهبی صحبت کنند اما آتنای جوان برای این دسته یک ناظر بی احساس و یک شکاک منطقی ست که تن به اینگونه گفتگوها و همدلی ها نمی دهد.

زنان آتنایی به سمت مردان موفق جذب می شوند. در دانشگاه به سمت بهترین دانشجوی رشته و در تجارت به سمت مردی که در راه پیشرفت است و احتمالا روزی رئیس شرکت می شود. زن آتنایی هوش ویژه ای در پیدا کردن برنده ها دارد. او جذب قدرت می شود. چه خودش دنبال این قدرت باشد و آن را به کمک یک استاد مرد و بزرگتر از خودش، بدست بیاورد و چه اینکه به عنوان شریک و همسر یا حتی منشی یا متحدی که مرد توانایی ست به این قدرت برسد. بهر حال برای او قدرت قوی ترین تحریک کننده است.

زن آتنایی آدم های احمق را تحمل نمی کند. او نسبت به مردانی که دنبال مسائل غیر مادی هستند بی علاقه است. از مردانی که بی اندازه دلسوز باشند و قاطع نباشند خوشش نمی آید. تیپ شخصیتی آتنا به شاعران و هنرمندانی که در فقر روزگارمی گذرانند علاقه ندارد و شیفته ی کسانی که نقاب مردانگی دارند نمی شوند. برای زن آتنایی دل نازک بودن، حساس بودن و عصبی یودن صفت بازنده هاست و وقتی نوبت مردها می شود او فقط قهرمان بودن را می پذیرد. زن آتنایی خودش مردش را انتخاب می کند. او مرد خاصی را نشانه می گیرد و با نقشه ی ماهرانه او را جذب خود می کند و کاری می کند که مرد می انگارد خودش زن را انتخاب کرده است. زن آتنایی با حس وقت شناسی و شناختی که از مردش دارد ممکن است خودش موضوع ازدواج یا همکاری شغلی را پیش بکشد. اگر بخواهد منشی یا کارمند مردی شود به راحتی با توانایی های خود و سخت کوشی اش، آن مرد را تحت تأثیر قرار می دهد. او در کنار مردی که می خواهد با او کار کند چنان سخت کار می کند که آن مرد می پندارد بدون او کار انجام نمی شود و اگر زن آتنایی بتواند این موقعیت را به چنگ آورد هم رضایت کاری و هم رضایت عاطفی را به دست می آورد و این به او حس قدرت و خویشاوندی با مرد بزرگ را می دهد. زن آتنایی شیفته ی بحث کردن درباره ی استراتژی و محرم بودن در زمینه مسائلی ست که پشت پرده می گذرد. پیشنهادها و مشاوره او هوشمندانه و جسورانه است.

تیپ شخصیتی آتنا و حقوق زنان و مردان

زنان طرفدار حقوق زنان، یعنی کسانی که تیپ شخصیتی آرتمیس را دارند با زنان آتنایی با خشم برخورد می کنند چرا که زنان آتنایی از طرفی بیشتر طرفدار حقوق مردان هستند و از طرف دیگر می بینند زنان آتنایی در عین حال بیشترین استفاده را از مزایای جنس زن در تحصیل یا فرصتهای شغلی و پیشرفت می برند. زنان طرفدار حقوق زنان نخستین زنی را که به قلمرو مردها وارد می شود و برای خود جایگاهی به دست می آورد «ملکه ی زنبورها» می نامند. زنان آتنایی به خواهرانشان برای پیشرفت کمکی نمی کنند حتی پیشرفت برای زنان را دشوارتر هم می کنند.

در اسطوره های یونان، این آتنا بود که در دادگاه اورستس رأی مردسالارانه و تعیین کننده ای داد. در دوران جدید نیز -در امریکا- یک زن آتنایی در یک سخنرانی ضد لایحه ی تساوی حقوق زمان قد برافراشت و گفت:” من یک زنم و با لایحه ی تساوی حقوق زنان مخالفم” و اکثر جناح خاموش پشت سر او حرکت کردند. زن آتنایی بیشتر از دست زنانی که شکایت می کنند عصبانی می شوند تا از دست مردانی که از آنها شکایت می شود. تیپ شخصیتی آتنا می گوید زن قربانی مقصرست که موجب تحریک مرد شده!

تیپ شخصیتی آتنا و روابط جنسی

زن آتنایی معمولا با بدنش بیگانه است و در ذهنش زندگی می کند. او بدنش را بخش مفیدی از زندگی اش می داند و تا زمانی که بیمار نشود یا آسیب نبیند، به آن بی اعتناست. بطور معمول او زنی احساسی یا متمایل به روابط جنسی نیست. او بیشتر دوست دارد مردها دوست یا استاد راهنمایش باشند تا عاشقش. او برخلاف زنان آرتمیس به روابط جنسی بعنوان یک ورزش مفرح یا ماجراجویی نگاه نمی کند. زن آتنایی برای اینکه روابط جنسی اش به ابزاری برای صمیمیت عاطفی تبدیل شود نیاز دارد کهن الگوی هرا یا آفرودیت را در خود پرورش دهد. در غیر اینصورت رابطه ی جنسی برایش بخشی از توافق است که در یک رابطه ی خاص باید وجود داشته باشد. هنگامی که او ذهنش را برای فعالیت جنسی آماده می کند، سراغ یادگیری روش های ماهرانه ی عشق ورزی می رود.

زن آتنایی به خاطر تمرکز روی کار، ممکن است مجرد باقی بماند. زنان آتنایی که نمی توانند فرصت شغلی موفقیت آمیزی به دست آورند به ازدواج های مناسب روی می آورند. آنها با مردهایی سخت کوش و دستاوردمحور ازدواج می کنند. زن آتنایی مانند زنان هرایی جذب مردهای زئوسی می شود. هرچند ارتباط این دو شخصیت با مرد زئوسی زمین تا آسمان متفاوت است. زن هرایی از مردش خدایی می سازد که تمام خواسته هایش را برآورده کند و اگر مردش به او خیانت کند تمام خشمش را بر سر آن زن دیگر می ریزد، ولی در وجود آتنا خبری از حسادت نیست. او معمولا وفادارست هرچند لزوما این وفاداری جنسی نیست. زن آتنایی باور نمی کند که ممکن است با یک کشش گذرا جایگزینی برایش پیدا شود. او تا زمانی که بنیانهای ازدواج تهدید نشود می تواند خود را توجیه کرده و حضور زن دیگری را در زندگی همسرش بپذیرد. البته او علاقه ی زیاد همسرش به یک زن دیگر را دست کم می گیرد. در واقع او یک نقطه ی کور دارد. او به دلیل بیگانه بودن با عواطف خود، اهمیت عواطف برای دیگری را به خوبی درک نمی کند. او به احساسات آسیب پذیر و ارزش های روحی همسرش هم بی تفاوت است. این درک نکردن می تواند رابطه ی آنها را به جدایی و طلاق برساند. اگر پیشنهاد طلاق از سوی زن آتنایی باشد او با کمترین اندوه کسی را عاشقش بوده کنار می گذارد. اگر پیشنهاد طلاق از سوی مرد هم باشد، زن آتنایی به خوبی از پس شرایط آن بر می آید و آنها بدون درگیری به توافق می رسند. اگر همسر یک زن آتنایی، او را به خاطر زن دیگری ترک کرده باشد؛ احساس فروپاشی نمی کند، او حتی ممکن است پس از طلاق هم رابطه ی خوبی با همسرش داشته باشند و اگر شراکت کاری دارند آن را ادامه دهند.

زنان آتنایی نقش سیندرلا را بازی نمی کنند. آنها منتظر نمی شوند تا با یک ازدواج رؤیایی نجات پیدا کنند. پیوند زن آتنایی با مردش از جنس شرکت است و ازدواج آنها بیشتر مانند شراکت است تا یک رابطه ی شورانگیز. تیپ شخصیتی آتنا به ازدواج بعنوان یک شراکت با سود دوطرفه نگاه می کند. تیپ شخصیتی آتنا برای ازدواج مردش را دقیق برآورد می کند تا به این نتیجه برسد که کاملا برای هم مناسب اند. پس از آن، زن آتنایی شریک و یار و همسری خواهد بود که به شدت به شغل همسرش علاقمندست. همراه او برنامه ریزی می کند و راهکارهای پیشرفت را با هم ترسیم می کنند. درست مانند آتنا و آشیل که وقتی آشیل می خواست روی فرمانده اش، آگاممنون، شمشیر بکشد، آتنا او را پس کشید؛ زن آتنایی هم همسرش را از کارهای نابخردانه یا ناگهانی منع می کند. اگر همسر زن آتنایی از او بزرگتر باشد و موقع ازدواج کارش به سامان رسیده باشد، زن شریک اجتماعی او خواهد بود و در این حالت برای همسرش یک سرمایه ی اجتماعیست که ارتباطات اجتماعی شان را حفظ می کند، میزبانی شایسته برای میهمانان شوهرش، همراهی خوب و به تعبیری دست راست او خواهد بود. همکاری زن آتنایی با همسرش در پیشامدهای زندگی عالیست اما عملا ارتباط احساسی بین آنها وجود ندارد چرا که مرد نیز مانند او به احساسات بها نمی دهد.

زن آتنایی کارهای خانه را به خوبی مدیریت می کند. او به راحتی می تواند حساب دخل و خرج زندگی را نگه دارد و به جزئیات روش های کاربردی توجه کند. تیپ شخصیتی آتنا وظیفه ی نگهداری بچه ها را مانند بخشی از شراکتش به دوش می گیرد. در ازدواج هایی که زن و مرد بطور جدی کار می کنند زنان آتنایی بیش از دیگران موفقند. زیرا در این وضعیت یک ذهن آتنایی نیازست تا برای دو شریک با هدفهای بلند مدت برنامه ریزی کند و در عین حال همیشه آماده ی حضور اجتماعی بعنوان یک خانواده ی رو به پیشرفت باشند.

زنان آتنایی نسبت به نقش های سنتی یک زن، محافظه کارند و کمتر پیش می آید که خواستار برابری با مرد باشند. آنها در ازدواجی که هر دو شاغل اند، بیشتر کارهای خانه را به دوش می گیرند و به دیگران نشان می دهند یک اَبَر زن هستند که هم به شغل شان می رسند هم به کارهای خانه. اگر ازدواج کنند و خانه دار باشند مدیری کارآمدند و برای کارهای خانه برنامه ریزی دارند و نیاز ندارند کسی به آنها برنامه ریزی و زمان بندی یاد دهد. سازماندهی کار طبیعی آنهاست. مثلا همه چیز در آشپزخانه سر جای خودش است، یا چیزهایی را که نیاز دارد از یک هفته قبل می خرد و برنامه غذایی را جوری می چیند که بهترین استفاده از خریدها انجام شود. آنها در محیط خانه در هنرهای دستی مهارت پیدا می کنند و ذهن عملگرا و دید زیبایی شناسی به آنها کمک می کند که کارهای خانه را به بهترین شکل انجام دهند. زن آتنایی به خوبی از پس دخل و خرج زندگی بر می آید. از نظر استراتژی و فکر منطقی زنان آتنایی به زنان آرتمیسی نزدیک اند.

تیپ شخصیتی آتنا و فرزندان

زن آتنایی به سختی می تواند منتظر بماند تا بچه هایش بزرگ شوند و او بتواند با آنها گفت و گو کند، با آنها کار کند و چیزهایی را که می بیند به آنها نشان دهد. او بر خلاف مادر دیمیتری ست که عاشق نگهداری از نوزادان است و آرزو می کند ای کاش هرگز آنها بزرگ نشوند. زن آتنایی اگر یقین پیدا کند که در سرپرستی کودکش مشکلی پیش نمی آید برای او پرستار می گیرد. مادر آتنایی پسر رقابت جو، برون گرا و باهوش را دوست دارد چرا که این پسر جوجه قهرمان در حال رشدیست که توانایی ها، راهنمایی ها، آموزش و تشویق به برتر شدن را به کار می گیرد. مادر آتنایی رفتارهای کلیشه ای مردانه را خیلی زود در پسرش تقویت می کند. مادر آتنایی با دختری که مانند خودش مستقل است و رویکرد منطقی در زندگی دارد خوب کنار می آید. او برای دخترش الگو و راهنمای مناسبی ست. هرچند برخی مادران آتنایی دخترانی دارند که اصلا مانند خودشان نیست. مثلا ممکن ست دختر آنها به احساسات انسانی علاقه ی بیشتری داشته باشد تا به دانستن چگونگی کار کردن یک دستگاه، یا شاید آنقدر باهوش و قاطع نباشد که مادر آتنایی انتظار دارد. مادر آتنایی با یک دختر سنتی چندان کنار نمی آید. مادر آتنایی ممکن ست فرزند دختر دوست نداشته باشد و بیشتر ترجیح بدهد پسر داشته باشد.

برای مادر آتنایی سر و کله زدن با پسر یا دختر ی که خیلی تحت تأثیر عواطف قرار می گیرند کار دشواریست. این شرایط برای فرزندان دشوارترست. در این وضعیت اگر بچه ها استانداردهای مادر را بپذیرند با احساس بی ارزشی نسبت به خود بزرگ می شوند. ذهن عملگرای مادر آتنایی تاب تحمل کودک رؤیاپرداز و خیالباف را ندارد. او از بچه هایش می خواهد که از پس رخدادهای عاطفی برآیند و مانند خودش سربازهای خوبی باشند.

تیپ شخصیتی آتنا و میانسالی

بهترین سالهای عمر زن آتنایی، میانسالی ست. از آنجا که او توانایی این را دارد که وقایع را آنطور که هست ببیند، به ندرت اشتباه می کند و اگر همه چیز روی برنامه پیش برود، زندگیش به شیوه ی منظمی شکوفا می شود. زن آتنایی در میانسالی فرصت پیدا می کند تا خود را ارزیابی کند. او تمام امکاناتش را دوباره بررسی می کند و به سمت مرحله ی بعد حرکت می کند. اگر شغل، دغدغه ی اصلی اوست در این سن در میانه مسیر شغلی خودست و می تواند به مسیر حرکت خود نگاهی بیندازد و ببیند تا کجا می تواند پیشرفت کند؟ موقعیت کنونی اش چقدر امن است؟ کجا نیاز به راهنما دارد؟ و… اگر او یک مادر باشد همین که بچه هایش بزرگ شدند به پیگیری پروژه هایش می پردازد چرا که اکنون دیگر بچه ها وقت کمتری از او می گیرند.

میانسالی می تواند برای یک زن آتنایی به طور غیر منتظره ای یک بحران شود. ممکن ست او دچار آشفتگی عاطفی شود و زندگی منظمش به هم بریزد. در این وضعیت او در معرض عمیق ترین احساسات قرار گرفته، آرامشش به هم خورده و خود را در یک بحران میانسالی زناشویی می بیند. این احساسات و بحران را همسر او به وجود می آورد. زیرا ازدواجی که تا اینجا برای هر دوی آنها رضایت بخش بود، اکنون برای مرد آزار دهنده و خالی از شور و هیجان است. پس او به سمت زنی کشیده می شود که احساسات و عواطف او را به غلیان آورد. اگر زن در این دوران روی سرشت آتنایی خود بماند می تواند از پس شرایط برآید. اما در میانسالی کهن الگوهای دیگر در او فعال شده و او به طرز غیر قابل پیش بینی واکنش نشان می دهد.

یائسگی برای زن آتنایی جای اندوه نیست. زیرا او هرگز خود را مادر تعریف نمی کند. جوانی و زیبایی برای او اعتماد به نفس نمی آورد. اعتماد به نفس او برپایه ی هوش، شایستگی و چاره جویی اوست. برای همین بالا رفتن سن برای زن آتنایی نوعی از دست دادن، نیست. برعکس چون در این سنین او قدرتمندتر، مفیدتر و اثرگذارترست، اعتماد به نفس و روحیه اش در این دوران بالا می رود. درست برخلاف زنان دیگر که در این دوران به خاطر ظاهرشان دچار اضطراب می شوند.

تیپ شخصیتی آتنا و سالمندی

زن آتنا یی در دهه های زندگی به کندی تغییر می کند. وقتی بچه هایش بزرگ می شوند و دنبال زندگی خودشان می روند، او دچار اندوه نمی شود. او حالا فرصت دارد که به پروژه های دیگری برسد. مطالعه کند و به کارهایی که علاقه دارد بپردازد. رابطه او با فرزندان بزرگترش بسیار دلپذیرست. چرا که آنها را تشویق کرده که مستقل و متکی به خود باشند. در کار آنها دخالت نمی کند و تقریبا هیچکدام از بچه ها و نوه هایش با او مشکلی ندارند. بچه هایش به او احترام می گذارند و او را دوست دارند. هر چند زن آتنایی احساسات زیادی بروز نمی دهد اما ارتباط خانوادگی را حفظ می کند و مراسم سنتی و تعطیلات را برگزار می کند.

زن آتنایی در سالمندی از ستون های قابل احترام اجتماع می شود. برخی از آنها، پیرزن هایی با ذهن تجاری هستند که به خاطر پرسیدن پرسش هایی در مثلا جلسه ی سهامداران، مورد تمسخر قرار می گیرند. ولی آنها به خاطر حرفهای نامربوط دیگران ناراحت نمی شوند و پا پس نمی کشند. معمولا اصرار و پا فشاری آنها مردانی را که در رأس قدرت هستند ناراحت می کند. اگر همسر خود را از دست بدهند تحت تأثیر قرار نمی گیرند چرا که با مردی بزرگتر از خود ازدواج کرده اند و بیوه شدن چیزی نیست که آنها را غافلگیر کند. او بیوه ایست که برای پول هایش برنامه دارد و آنها را در بازار سهام سرمایه گذاری می کند یا تجارت خانوادگی و شغل خود را ادامه می دهد. یک زن آتنایی چه ازدواج کرده باشد یا نه، معمولا دوران سالمندی را تنها زندگی می کند و زندگی فعال خود را دارد. ویژگی اسطوره ی باکره که در او هست به او کمک می کند تا در این سالهای پیری فعال و به خود متکی باشد؛ همانطور که در جوانی بود.

منبع: کتاب انواع زنان، دکتر ژان شینودا بولن، ترجمه ی نیلوفر نواری

فرزانه کاوه، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، فارغ التحصیل سال 1370 هستم. افتخار شاگردی استادان بنام این رشته از شمار نوشین روانان سادات ناصری، محمود عبادیان، دانش پژوه و نیز جناب دکتر سعید حمیدیان و دکتر جلال الدین کزازی را دارم. در پی مطالعات پرشمار در زمینه ادبیات حماسی و اسطوره در روزهای پایانی سال 1398 تصمیم به راه اندازی وبسایت سپندارمذ گرفتم. در این وبسایت به بیان و تحلیل داستانهای حماسی و اسطوره ای از ایران و دیگر فرهنگها، شناخت اسطوره و نمادهای اساطیری، تاریخ و اسطوره می پردازم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.